کلمه جو
صفحه اصلی

عمده الملک

فرهنگ فارسی

عنوان بعضی رجال عمده دولت صفوی که در رتق وفتق امور دخالت تام داشتند جمله الملک : سلطان ابراهیم میرزا ولد بهرام میرزا که داماد شاه جنت مکان و عمده الملک دولت ابد قرین بود بنابر صلاح حال خود با شاهزاده مذکور اظهار موافقت مینمود .
حاکم غزنه در عهد چنگیر وی و برادرش رضی الملک که از ترمذ به غزنه آمده بودند چون مردم صلاح الدین حاکم غزنه را کشتند این دو برادر بر آن شهر مستولی شدند و رضی الملک بسلطنت غزنین منصوب گشت

لغت نامه دهخدا

( عمدةالملک ) عمدةالملک. [ ع ُ دَ تُل ْ م ُ ] ( ع اِ مرکب ) ( از: عمدة + ملک ) تکیه گاه ملک و مملکت. این ترکیب به عنوان لقب برای امرا و ارکان دولت بکار میرفت.

عمدةالملک. [ ع ُدَ تُل ْ م ُ ] ( اِخ ) حاکم غزنه در عهد چنگیز. وی و برادرش رضی الملک که از ترمذ به غزنه آمده بودند، چون مردم صلاح الدین حاکم غزنه را کشتند، این دو برادر بر آن شهر مستولی شدند و رضی الملک به سلطنت غزنین منصوب گشت. و چندی بعد، شهر غزنه توسط اعظم ملک پسر عمادالدین والی سابق بلخ ، و ملک شیر حکمران کابل از دست عمدةالملک خارج گشت. رجوع به تاریخ جهانگشای جوینی چ لیدن ج 2 ص 194 و تاریخ مغول عباس اقبال ص 60 شود.


کلمات دیگر: