to torrefy, to parch
برشته کردن
فارسی به انگلیسی
roast
فارسی به عربی
اسمر
( برشته کردن (نان ) ) نخب
( برشته کردن (نان ) ) نخب
اسمر
مترادف و متضاد
خشک شدن، بریان کردن، برشته کردن، نیم سوز کردن، تفتیدن، افتاب سوخته کردن
سرخ شدن، برشته کردن، بسلامتی کسی نوشیدن
قهوه ای کردن، برشته کردن
گویش اصفهانی
تکیه ای: bu bedehi
طاری: sür vâkard(mun)
طامه ای: berešta kardan
طرقی: sür vâkardmun
کشه ای: berešte kardmun
نطنزی: berešta kardan
کلمات دیگر: