کلمه جو
صفحه اصلی

مرطوب کردن

فارسی به انگلیسی

dampen, humidify, moisturize

فارسی به عربی

رطب

مترادف و متضاد

damp (فعل)
خیساندن، مرطوب کردن، دلمرده کردن، حالت خفقان پیدا کردن، مرطوب ساختن، خیس کردن

moisten (فعل)
خیساندن، تر کردن، مرطوب کردن، خیس کردن، مرطوب شدن، نمدار کردن، تر شدن

wet (فعل)
خیساندن، تر کردن، مرطوب کردن، خیس کردن، خیس خوردن، نمناک کردن

moist (فعل)
مرطوب کردن


کلمات دیگر: