مترادف مرحمت کردن : لطف کردن، مورد تفقد قرار دادن، التفات کردن، عطا کردن، بخشیدن، اعطا کردن، مهربانی کردن
مرحمت کردن
مترادف مرحمت کردن : لطف کردن، مورد تفقد قرار دادن، التفات کردن، عطا کردن، بخشیدن، اعطا کردن، مهربانی کردن
فارسی به عربی
احسان
مترادف و متضاد
طرفداری کردن، نیکی کردن به، مرحمت کردن
نیکی کردن به، مرحمت کردن
مرحمت کردن
مرحمت کردن
۱. لطف کردن، مورد تفقد قرار دادن، التفات کردن
۲. دادن، عطا کردن
۳. بخشیدن، اعطا کردن
۴. مهربانی کردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - لطف کردن التفات کردن . ۲ - عطا کردن دادن : ( بزرگتر بکوچکتر ) : وجهی به ... مرحمت کردند .
پیشنهاد کاربران
ارزانی داشتن ، ارزانی دادن
confer a title/degree/honour etc on/upon=to officially give someone a title etc, especially as a reward for something they have achieved = bestow
کلمات دیگر: