کلمه جو
صفحه اصلی

دماغی

فارسی به انگلیسی

cerebral, nasal


cerebral, mental, nasal, psychic, psychological


cerebral, mental, psychic, psychological, nasal

فارسی به عربی

راسی , عقلی , مخی

مترادف و متضاد

cacuminal (صفت)
دماغی، وابسته به نوک و انتهای درخت

mental (صفت)
دماغی، مغزی، فکری، روانی، معنوی، روحی، هوشی

cerebral (صفت)
دماغی، مغزی، مخی، فکری

cephalic (صفت)
دماغی، راسی، وابسته به سر، وابسته به مغز کله

فرهنگ فارسی

منسوب به دماغ به معنی مغز .

لغت نامه دهخدا

دماغی. [ دِ ] ( ص نسبی ) منسوب به دماغ ، به معنی مغز. مغزی. مخی : امراض دماغی. ( یادداشت مؤلف ). || باطل و بیهوده و بیمعنی. ( ناظم الاطباء ). || مغرور. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). متکبر. ( آنندراج ). || هرزه. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: