تهنیت گفتن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
تحیة
مترادف و متضاد
سلام دادن، سرلام کردن، تهنیت گفتن
فرهنگ فارسی
مبارکباد گفتن و خوش آمدی گفتن
لغت نامه دهخدا
تهنیت گفتن. [ ت َ ی َ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) مبارکباد گفتن و خوش آمدی گفتن. تهنیت کردن.تهنیت دادن. ( ناظم الاطباء ) : خرچنگ تهنیت حیات باقی ایشان [ ماهیان ] بگفت. ( کلیله و دمنه ).
دیهیم و تخت ، تهنیت تختگاه گفت
آمد به حکم شه چو به دارالقرار تخت.
دیهیم و تخت ، تهنیت تختگاه گفت
آمد به حکم شه چو به دارالقرار تخت.
ملاطغرا ( از آنندراج ).
رجوع به تهنیت و دیگر ترکیبهای آن شود.پیشنهاد کاربران
شاداب باش
کلمات دیگر: