کلمه جو
صفحه اصلی

میان روزی

فرهنگ فارسی

نیمروزی وسط روزی

لغت نامه دهخدا

میان روزی. ( ص نسبی ) نیمروزی. وسط روزی. ( از یادداشت لغت نامه ).
- خواب میان روزی ؛ خوابی که در وسط روز باشد. خوابیدن در بین روز.


کلمات دیگر: