کلمه جو
صفحه اصلی

مایوییسم

دانشنامه عمومی

مائوئیسم برداشت سیاست مدار انقلابی و تئوریسین حزب کمونیست چین مائو تسه تونگ (زاده ۱۸۹۳-درگذشته ۱۹۷۶) از مارکسیسم بود که جمهوری خلق چین را در سال ۱۹۴۹ با شکست دادن نیروهای چیانگ کای شک رئیس جمهور وقت چین بنیان گذاشت.
نقل قول هایی از رئیس، مائو زدانگ
تاریخ جمهوری خلق چین
کیش شخصیت
دموکراسی نو (مفهوم)
لیست اشخاصی که به عنوان مائوئیست توصیف می شوند
نظریه دنگ زیائوپینگ
سه نماینده
مائوئیسمبه نقش برجسته دهقانان و روستائیان در انقلاب کارگری و بر اهمیت فرهنگ به عنوان عنصری که می تواند بر اقتصاد سوسیالیستی تأثیرگذارد تأکید می کرد.
با وجود آنکه حزب کمونیست چین در سال ۱۹۲۱ تأسیس شد، عقاید سوسیالیستی در چین قبل آن هم رایج بوده است. عقاید سوسیالیستی در اواخر قرن ۱۹ وارد چین شدند و در سال ۱۹۰۷، کمونیسم آنارشیستی شکل غالب عقاید سوسیالیستی در چین بود.
پس از مرگ استالین در سال ۱۹۵۳، رهبر جدید شوروی نیکیتا خروشچف جنایات استالین و کیش شخصیت وی را محکوم کرد. او بر لزوم بازگشت به تفکرات لنین و ایجاد تغییرات در روش های کمونیستی تأکید کرد. با این وجود، اصطلاحات خروشچف بر تفاوت های ایدئولوژیکی میان جمهوری خلق چین و شوروی دامن زد که این امر دهه ۱۹۶۰ کاملاً آشکار شد. اختلاف چین و شوروی در جنبش کمونیسم بین المللی به خصومت آشکار مبدل شد و چین خود را رهبر جهان در حال توسعه معرفی کرد که در برابر او دو ابرقدرت یعنی شوروی و آمریکا ایستادگی می کند.

دانشنامه آزاد فارسی

مائوئیسم (Maoism)
مائوئیسم
صورتی از کمونیسم، براساس اندیشه ها و آموزه های مائو تسه تونگ(۱۸۹۳ ـ ۱۹۷۶)، رهبر انقلاب کمونیستی چین. مائوئیسم متضمن سازگار کردن مارکسیسمبا شرایط حاکم در چین و قائل شدن نقشی به مراتب بیشتر برای کشاورزان و دهقانان نسبت به کارگران شهری، و انتقال کانون مبارزه از شهرها به روستاها در برقراری سوسیالیسم است و بدین ترتیب عملاً مرحلۀ سرمایه داری (صنعتی) را، که مارکس از آن سخن می گوید، کنار می گذارد. از این گذشته، مائوئیسم در کنار دگرگونی اقتصادی بر دگرگونی ایدئولوژیک نیز، بر پایۀ تماس منظم اعضای حزب با مردم معمولی، تأکید دارد. مائوئیسم خود را الگویی مناسب تر از الگوی انقلاب روسیه برای جهان سوم می دانست و در تقسیم بندی جهان به سه اردوگاه امپریالیسم، سوسیال امپریالیسم، و جهان سوم، خود را سلاح انقلابی توده های استعمارزده در برابر دو ابرقدرت می شناخت. اما برقراری روابط نزدیک با امریکا و غرب و اجرای سیاست درهای باز، از جاذبۀ انقلابی چین در مقام کعبۀ انقلاب، کاست. سفر نیکسون، رئیس جمهور امریکا، به چین و دیدار او با مائو، تکانی همانند اثرِ پیمانِ نازی ـ شوروی در ۱۹۳۹ در میان کمونیست های استالینیست پدید آورد و به این ترتیب مائوئیسم عملاً وجهۀ انقلابی خود را به کلی از دست داد و به مانند همتای روسی خود، به تاریخ پیوست.


کلمات دیگر: