کلمه جو
صفحه اصلی

اسم خاص

فارسی به انگلیسی

proper noun

فرهنگ فارسی

یا علم آنست که بر فردی مخصوص و معین دلالت کند : حسن جعفر فریدون

لغت نامه دهخدا

اسم خاص. [ اِ م ِ خاص ص ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یا عَلَم. آنست که بر فردی مخصوص و معین دلالت کند: حسن ، جعفر، فریدون ، جمشید، تبریز، شیراز،البرز، دماوند، شبدیز، رخش. و رجوع به عَلَم شود.

دانشنامه عمومی

اسم خاص یا اسم عَلَم (به انگلیسی: Proper Noun) اسمی است که تنها به یک مؤلفه از یک گروه اشاره می کند. برای نمونه لندن، زهره، سارا و ایران هر کدام اسم خاص هستند که تنها به یک فرد از گروه خود اشاره می کنند؛ به ترتیب لندن و زهره به یک شهر مشخص و یک سیاره مشخص اشاره می کند.
اسم علم می تواند به صورتهای مختلفی دسته بندی شود: اسم علم شخصی و اسم علم جنس، اسم علم مفرد و اسم علم مرکب.

پیشنهاد کاربران

این دو واژه عربی است و پارسی آن این است:
ناما وائیس ( ناما= اسم؛ سنسکریت؛ وائیس از سنسکریت: وائیسِشیکا= خاص )

این دو واژه اربی است و پارسی جایگزین اینهاست
ناما وائیس nãmã - vãïs ( ناما از سنسکریت: نامَ= اسم؛ وائیس= خاص از سنسکریت: وائیسِشیکا vãïsŝikã )
نام ویژه ( برای نمونه" هوشنگ" ) - ( در دستور زبان )

اسم خاص :نامِ ویژه
دکتر کزازی واژه ی "نامِ ویژه " را در نوشته های خود به جای واژه ی " اسم خاص " بکار برده است.
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 219. )


کلمات دیگر: