کلمه جو
صفحه اصلی

شکوفایی

فارسی به انگلیسی

bloom, florescence, flowering, prosperity, inflorescence

bloom, florescence, flowering, prosperity


مترادف و متضاد

inflorescence (اسم)
ارایش، خوشه، گل اذین، شکوفایی، وضع گل

dehiscence (اسم)
شکوفایی، پارگی باز شدن زخم، شکفتگی

efflorescence (اسم)
شکوفایی، شکفتگی، شوره زنی

دانشنامه عمومی

تقسیم شدن هنگام بلوغ در طول خط موجود در ساختمان گیاه به منظور آزاد کردن محتویات آن را شکوفایی (به انگلیسی: Dehiscence) می نامند که در میوه، پرچم و مادگی رایج است.

دانشنامه آزاد فارسی

شکوفایی (bloom)
واژه ای برای توصیف افزایش سریع تعداد برخی گونه های جلبک در دریاچه ها، تالاب ها، و اقیانوس ها. ازدیاد جلبک ها ممکن است طبیعی باشد، اما غالباً نتیجۀ آلودگی نیتراتی براثر اضافه کردن کودهای مصنوعی به مزارع کشاورزی و ورود این مواد به زه آب هاست. این نوع افزایش تقریباً به مرگ همۀ موجودات زندۀ دیگر در آب می انجامد، زیرا به علت رشد جلبک ها، نور نمی تواند به اعماق آب نفوذ کند و درنتیجه، گیاهان عمق آب قادر به فتوسنتز نخواهند بود و اکسیژن در آب آزاد نمی شود. در چنین شرایطی، فقط گروهی از موجودات زنده می مانند که با مقدار پایین اکسیژن در محیط سازش یافته باشند. بازشدن گل ها از حالت غنچه را نیز شکوفایی می نامند.

پیشنهاد کاربران

نمایان شدن، به اوج رسیدن

بالفعل کردن، به اوج رساندن

رونق

نشان دادن استعداد خود

شکفته شدن


شکوفایی به معنی:
نمایان شدن یک چیز میباشد
وقتی میگوییم استعداد خود را شکوفا کنید یعنی استعداد خود را نمایان سازید یا به عبارت دیگر استعداد خود را نشان دهید

شکفته شدن، به اوج رسیدن

شکفته شدن
نمایان کردن


شکفته شدن ، نشان دادن استعداد خود

نشان دادن توانایی خود. شکفته شدن

نشان دادن - نمایان شدن - پیدایی

رشت کردن
بزرگ شدن

شکفته شدن ، نمایان شدن ، به اوج رسیدن

شکوفایی


کلمات دیگر: