کلمه جو
صفحه اصلی

کمانه کردن

فارسی به انگلیسی

rebound

مترادف و متضاد

ricochet (فعل)
کمانه کردن، با گلوله کمانه دار زدن

فرهنگ فارسی

بازگشتن گلوله پس از خوردن به نشانه . برخوردن تیر و گلوله و چیزهای سریع السیر به مانع و بازگشت کردن یا تغییر مسیر دادن آن .

لغت نامه دهخدا

کمانه کردن. [ ک َ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بازگشتن گلوله پس از خوردن به نشانه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). برخوردن تیر و گلوله و چیزهای سریعالسیر به مانع و بازگشت کردن یا تغییر مسیر دادن آن. ( فرهنگ لغات عامیانه جمالزاده ).


کلمات دیگر: