در هوا
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
در هوا
فرهنگ فارسی
آویخته و معلق . یا بدون تعقل و تفکر .
لغت نامه دهخدا
درهوا. [ دَ هََ] ( ص مرکب ) آویخته و معلق. ( ناظم الاطباء ). اندروا.
- در هوا شدن ؛ معلق شدن. آویخته شدن. ( ناظم الاطباء ).
- پادرهوا ؛ بدون استواری و استحکام.
- || بدون تعقل و تفکر. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به این ترکیبات ذیل هوا شود.
- در هوا شدن ؛ معلق شدن. آویخته شدن. ( ناظم الاطباء ).
- پادرهوا ؛ بدون استواری و استحکام.
- || بدون تعقل و تفکر. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به این ترکیبات ذیل هوا شود.
کلمات دیگر: