کلمه جو
صفحه اصلی

خوفناکی

فارسی به انگلیسی

grisliness

مترادف و متضاد

dread (اسم)
وحشت، خوف، بیم، ترس، خوفناکی

terror (اسم)
وحشت، خوف، بلاء، خوفناکی، دهشت، ترس زیاد، بچه شیطان

horror (اسم)
بیزاری، وحشت، خوف، ترس، خوفناکی، دهشت، مورمور، ترس زیاد

danger (اسم)
خطر، مهلکی، خوفناکی

لغت نامه دهخدا

خوفناکی. [ خ َ / خُو ] ( حامص مرکب ) ترسناکی. هراسناکی.


کلمات دیگر: