کلمه جو
صفحه اصلی

دومان

فرهنگ اسم ها

اسم: دومان (دختر، پسر) (ترکی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: duman) (فارسی: دومان) (انگلیسی: duman)
معنی: مه، غبار

فرهنگ فارسی

طوفان
( اسم ) طوفان
مالی بود که از قصابان می گرفتند .

فرهنگ معین

[ مغ . دومن ] (اِمر. ) طوفان .

لغت نامه دهخدا

دومان . (اِ) مالی بود که از قصابان می گرفتند. (تاریخ حلب ج 3 ص 303).


دومان . (ترکی ، اِ) در لهجه ٔ قزوین هوای مه آلود است . || طوفان . (یادداشت مؤلف ).


دومان. [ دَ وَ ] ( ع اِمص ) دوماء. گرد چیزی بر گردیدن مرغ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

دومان. ( ترکی ، اِ ) در لهجه قزوین هوای مه آلود است. || طوفان. ( یادداشت مؤلف ).

دومان. ( اِ ) مالی بود که از قصابان می گرفتند. ( تاریخ حلب ج 3 ص 303 ).

دومان . [ دَ وَ ] (ع اِمص ) دوماء. گرد چیزی بر گردیدن مرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).


فرهنگ عمید

طوفان.

دانشنامه عمومی

مالی که به عنوان مالیات از قصابان میگرفتند


واژه نامه بختیاریکا

رچیله

پیشنهاد کاربران

کلمه ترکی در خراسان شمالی است به معنای مه غلیظ

در کردی گرمنجی به معنی ابر مه مانند و مه غلیظ می باشد

در زبان روسی هم به مه tuman تومان گفته میشه که همان دومان ترکی است که وارد زبان روسی شده است

دومان ترکی هست
همان مه غلیظ
ما ترکها میگیم
هوا چوخ دوماندی ینی هوا مه شدیده

دومان در کردی کورمانجی به هوای مه الود گویند

دومان کلمه ای کُرمانجی است

کلمه ای ترکی آذربایجانی به معنای هوای مه آلود است

کلمه ای کوردی بالهجه کورمانجی است ومعنی آن مه غلیظ

دومان کلمه ترکی آذربایجانی هست

دومان کلمه کرمانجی است به معنای مه

دوماندرکردی کرمانجی به معنای مه غلیظ گفته میشود

کلمه دومان کلاکلمه ترکی هستش بمعنای مه غلیظ میباشد ودرترکی به دوحالت گفته میشه
1 - توز ودومان اول بمعنی گردو خاک ودومان بمعنی غلیظ میاد
2 - دومان کیمین گلدی یا گیتی - اینجام دومان به معنی مثل دود آمد و رفت اینجام که دومان بیشتر معنی سرعت وتندبودنو میده پس زیاد بحث نکنین کلا دومان کلمه ترکی هستش متشکرات فراوان از همه

دومان واژه ای کرمانجی یا همان پهلویست. بسیارند واژه هایی که از زبان ایرانی به زبان تورانی یا همان ترکی رفته ومتداول شده اندویا برعکس.
دومان در اصل همان دود مان است. یعنی مانند دود که به مه غلیظ میگفتند. . وریشه ان همان پهلوی است که در کردی کرمانجی امروز تلفظ میشود. به مرور زمان دودمان خلاصه شده وشده دومان.
دومان یا دودمان = مانند دود

دومان= دودمان. مانند دود به مه غلیظ میگویند. به مرور زمان دودمان شده دومان. درگویش کردی کرمانجی رواج دارد.

دومان در پارسی پهلوی هم آمده و ترکی نیست

دومان کلمه ای تورکی است به معنای مه غلیظ و همچنین طوفان، مترادف این کلمه در تورکی بسیار است مانند دایان، اینان، قالان، سایان

در زبان تاتی دانسفهان بصورت ، ، دومون، ، تلفظ میشود و به معنی ، ، مه ، ، است
در زبان ما ، ، دو، ، یعنی ، ، دوغ، ، و ، ، مون، ، یعنی ، ، داخل، ،
که میشود ، ، شبیه دوغ

دوستان عزیز دومان کلمه ای ترکیست و وام واژی به زبان کردی کرمانجی است هر جا هم میخوایی تحقیق کنید . هرچی میگید دلیل بر این نیست که گردی باشه تو کردی کرمانجی به کار ایش هم میگن این ترکی هست یا به مرز سینیر میگن اینم از زبون ترکی وارد شده

دوستان عزیز دومان از کلمه ترکیtuman گرفته شده و ریشه ترکی داره شما به ویکی ورد هم مراجعه کنید ریشش رو ترکی زده حالا من نمیدونم چرا همه چی رو دوست دارید واسه خودتون مصادره کنید کم کلمات هم از ترکی به فارسی وارد نشده. جناب باقر دوده مان در فارسی یعنی تبار و آل و خاندان ربطی نداره به مه یعنی چیز تو استدلالت تو ترکی به مه t�zman هم گفته میشه به دیکشنری کردی هم مراجعه کنید ریشه رو ترکی میده. دوست عزیز ترکی تحت تسلط کردی نبوده ولی کردی تحت تسلط ترکی بوده و کم واژه از ترکی به کردی وارد نشده.

قهرمان و هر کلمه ایی مان داشته باشد . تورکی است. مثل قهرمان. دومان. یامان. پیمان. بیمان ( نفرین مادرها به بچه هایشان . بیمان قالاسان. . . مان در تورکی بعضی وقتها معنای عیب و ننگ می دهد. مثلا بی مان=ننگ بیگ. کاری که انجام دادنش برای بیگ ننگ است ) . فریمان. دوشمن. بوشمن. ایلمان. ارمنی ( ار مان=ننگ قهرمان ) . نریمان. قارامان. پیشمان ( پشیمان ) . پیشمانیه ( پشمک در ترکیه ) . آرمان. سامان. سازمان. دانیشمان ( دانیش مند ) . بهره مان. ریسمان. آسمان. دودمان. مانا. ماندقار ( ماندگار. بر وزن یادگار. روزگار. سازگار ) . مانند. ماندنی. . . . .

نظرات دوستان"کرمانجی" ، "تاتی" و ترکها " را خواندم؛
هر کدام از دوستان سعی می کردند که معنی واژهء" ( دومان ) را به نام زبان خود ثبت کنند، البته جای تقدیر و تشکر دارد که در این عصر با وجود فضای مجازی، ارتباطاتات سریع منتقل می شود،
با وجود اینکه بنده بارها تاکید کردم ، افرادیکه در واژه شناسی و ریشه یابی کلمات تلاش و کوشش می کنند باید تعصب زبانی را کنار بگذارند تا فعالیتشان مورد قبولِ دیگران واقع شود.
بنابراین مشکلی که در واژه شناسی است و دوستان بدان واقف نیستند وجود مرزهای جغرافیایی در چند هزار سال پیش بوده، چون در گذشته های دور ، کشوری نبوده که مرز جغرافیایی داشته باشد ، مردم می توانستند ییلاق و قشلاق کرده به جاهای مختلف کوچ کنند ، واژ ه هایی را وام بگیرند و واژه هایی را وام بدهند، در ضمن افرادی که باورهای مشترک داشتند با دیگر کوچ نشینان ازدواج کنند.
طبیعتا در این رهگذر برخی از کلمات رد و بدل شده است که در ریشه یابی به مشکل بر می خوریم، چون جزء گروه واژه های مشترک قرار می گیرند، مانند کلمهء مادر، برادر، پدر. . . . که با کمی تغییر در زبان های دیگر معنی "واحد" استنباط می شود، ما نمی توانیم ادعا کنیم که مثلا
واژه های "مادر"برادر" پدر" صد در صد فارسی یا کُردی است و انگلیسها یا دیگر کشورهای اروپایی. . . . این واژه را با کمی تغییر در زبانهای خود به، mother و
brother و Father تبدیل کرده اند ، چون بیشترِ
واژه های مشترکِ ماندگار تا به امروزه، با کمی تغییر در گویشهای مختلف ریشه در" باورهای مشترک" بسیار کهن
و گویش پذیرفته شدهء و از طرفی تلفظِ آسان و روانِ مناطق مختلف دارد،
حال سوال این است که باور مشترک جهان کدام آیین بوده است؟ جواب آیین میترایی
آیینی که توسط کوچ نشینان به تمام جهان صادر شده است، در ضمن هیچ محققی و مورخی نمی تواند منکر آن شود، امروزه ردپای آیین متیرایی در کل جهان حتی در جاهایی که به ذهن ِ مورخان خطور نمی کند وجود دارد،
این باور بسیار قدیمی تر از ادیان توحیدی ابراهیمی است. از طرفی خاستگاه این آیین فلات ایران است. این آیین هزاران سال قبل از مهاجرت آریاییها وجود داشته ( البته در صورتیکه مهاجرت آریاییها کاملا اثبات شود ) حتی خود آریایها رگه های از این آیین را به مناطقی که مهاجرت نمودند انتقال داده اند، چرا که مهاجرت برخی اقوام در سده ها و هزارهای بعد همچنان ادامه داشته است، و ما در اسطوره ها ، علل اصلی جنگ رستم و اسفندیار ، عدم پذیرش دین زردشت از طرف تهمتنی ( رستم ) که مهری است و اصرار اسفندیار بر دین بهی ( زردشتی ) را می توانیم شاهد مثال برای آیین میترایی بیاوریم. اینجاست که همه مورخان را در دین آریایی به اشتباه می اندازد گاهی برخی از مورخان می نویسند :مهمترین خدایان آریایها آتش ، آب ، اَسوره، دیوه. . . . . در صورتی و به احتمال زیاد همه این خدایان در دوره متاخرتر نسبت به آیین متیرایی بوده و نوعی شک و تردید به متیرایی است که همه این قدرتهای خدایان را یکجا داشته و از رهگذر این شک ها به متیرا، دستیارانی برای وی و در نهایت هم ردیف متیرا و گاه برعلیه ساخته می شود، آناهیتا، اهورا، ایندرا، وارونا، ناساتیا،
از جانب دیگر بر این باورند که زردشت، متیرا را پایین کشیده و اهورا را بر کشیده، . . . اما هیچ کس تاریخ مشخصی در ظهور زردشت ندارد، از ۶۰۰۰ سال پیش، تا قرن هفتمِ پیش از میلاد، . .
با این تفاسیر باید آیین متیرایی بسیار کهن باشد.
لذا اگر امروز شما در ریشه یابی کلمهء "دومان" اختلاف دارید و به توافق نمی رسید، واقعا حق دارید، چون این واژه هم در تُرکی و هم در کُردی کرمانجی وووو. . وجود دارد و به معنی "مه" یا مِهِ غلیظ" است.

رضاضحاکی راحت
مدرس و دبیر تاریخ
اسدآباد
۱۴۰۰/۱/۱۴

به معنی مه غلیظ

دومان ریشه ترکی دارد، در زبان ترکی اوزبک ، ترکی قزاقی، ترکی ایغور. . . نیز به مه دومان گفته می شود ، چطور ممکن است زبان کردی بتواند در آسیای دور و آسیای میانه وجود داشته باشد، به نظرم در عصر اینترنت کنونی تاریخ سازی و جعلی سازی تاریخ و دزدی فرهنگی به آخر خود رسیده است.

دومان مغولی نیست
و ایرانی است و در زبانهای ایرانی کاربرد دارد از زبان کردی کرمانجی آمده و مغولها این کلمه را قرض گرفته و استفاده میکنند . . .

زبان مغولها زبان اشاره بود و زبان را از ایرانیان و تازیان یاد گرفتند . . . الان هم هر چی میگی میگن مغولیه . . . بیا خوبی کن اینم جواب خوبی . .

دومان:در زبان ترکی به معنی مه است و از زبان ترکی وارد زبان کرمانجی هم شده و بنا به گفته بدلیسی چشمگزکها که اکثریت کرمانجها را تشکیل می دهند در حقیقت از ترکهای سلجوقی بوده اند که زبانشان عوض شده بنابراین در زبان کرمانجی کلمات ترکی زیادی هست حتی بسیار ی از کرمانجها در آخر نام خود مانند ترکها پسوند ترکی لو یا لی که پسوند نسبیت است را دارند که بر ترک بودن آنها صحه می گذارد

دومان: نام پسرانه ترکی به معنی مه
در زبان ترکی کلمات دومان - چم و سیس به معنی مه هستند دومانلی - چملی و سیسلی هم به معنی مه آلود هستند
چم به معنی هوای شرجی هم هست

در زبان تورکی قدیم ( دؤ ) یعنی غلیظ و ( مان ) یعنی مه و دومان یعنی مه غلیظ
منبع :دیوان لغات الترک محمود کاشغری

دومان اسم کردی هم هست؟
نام دومان ترکیه میدونم ولی میخوام بدونم کرد ها هم اسم دومان دارن؟ و معنی اسم دومان چیست؟ به کردی اگه هست

دومان به معنای مه غلیظ و یا طوفان است . به مه ای که دور دامنه کوه سهند قرار گرفته در گذشته می گفتند. . . ( دومان سهند )


کلمات دیگر: