کلمه جو
صفحه اصلی

یزدان داد

فرهنگ اسم ها

اسم: یزدان داد (پسر، دختر) (فارسی) (تلفظ: y.-dād) (فارسی: يزدان‌داد) (انگلیسی: yazdan-dad)
معنی: خداداد، عدل الهی، ( اَعلام ) نام پسر شاپور سیستانی، یکی از دستیارانِ ابومنصور المعمری در جمع آوری شاهنامه ی منثور ابو منصوری، داده خداوند، نام دختر انوشیروان پادشاه ساسانی

(تلفظ: yazdān dād) خداداد ؛ (در اعلام) نام پسر شاپور سیستانی ، یکی از دستیارانِ ابومنصور المعمری در جمع‌آوری شاهنامه‌ی منثور ابو منصوری .


لغت نامه دهخدا

یزدان داد. [ ی َ ] ( اِخ ) نام دختر خسرو اول انوشیروان به نوشته ابن بلخی. ( از یادداشت مؤلف ) : مادرش فیروز جشنده خمرابخت بنت یزدان داد بنت انوشروان. ( فارسنامه ابن بلخی ص 25 ).

یزدان داد. [ ی َ ] ( اِخ ) ابن شاپور سیستانی ، یکی از دستیاران ابومنصور المعمری در گردکردن شاهنامه منثور ابومنصوری. ( یادداشت مؤلف ).

یزدان داد. [ ی َ ] (اِخ ) ابن شاپور سیستانی ، یکی از دستیاران ابومنصور المعمری در گردکردن شاهنامه ٔ منثور ابومنصوری . (یادداشت مؤلف ).


یزدان داد. [ ی َ ] (اِخ ) نام دختر خسرو اول انوشیروان به نوشته ٔ ابن بلخی . (از یادداشت مؤلف ) : مادرش فیروز جشنده خمرابخت بنت یزدان داد بنت انوشروان . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 25).



کلمات دیگر: