امیتیس، شاه دختی از تمدن ماد است که نام او باقی مانده ای از معادل یونانی آن (آموتیس) و به معنای گل سرخ است؛ همچنین نام نوعی کریستال کوارتز بنفش رنگ که به یاقوت ارغوانی مشهور است، نیز می باشد. احتمالاً، اومَتی یا آمئی تیدا صورت فارسی باستانی آن باشد و شکل اوستایی آن هومَئی تی بوده است که معنی دارای اندیشهٔ نیک، را دارا است.برخی او را فرزند هووخشتره (کیاکسار) و برخی دیگر وی را فرزند ایشتوویگو (آستیاگ) و در واقع نوهٔ هووخشتره می دانند، به همین خاطر از وی دو روایت کاملاً متفاوت وجود دارد.افرادی که امیتیس را فرزند هووخشتره می دانند معتقدند که او طی یک پیمان صلح با بخت النصر ازدواج کرد و کسانی که او را در واقع نوهٔ هووخشتره می دانند بر این باورند که او پس از کشته شدن همسر اولش با کوروش بزرگ ازدواج کرده است.
زرین کوب، روزبه (۱۹۸۵). دایرةالمعارف زن ایرانی. تهران: موسسهٔ فرهنگی هنری نقش سیمرغ.
جلیلیان، شهرام (۱۳۹۶). تاریخ ماد به گزارش دانشنامهٔ ایرانیکا. اهواز: دانشگاه شهید چمران اهواز.
مینایی، لیلا (۱۳۹۴). فرهنگ نامهٔ زنان ایران و جهان. تهران: ارتباط نوین.
یکی از افرادی که امیتیس را فرزند هووخشتره معرفی کرده است، بروسوس مورخ بابلی_یونانی است.هنگامی که حکومت ماد و بابل علیه آشور متحد شدند، این اتحاد و دوستی هووخشتره شاه مادی و نبوپولاسر شاه بابلی بر روی ویرانه های آشور باعث به وجود آمدن یک ازدواج سیاسی شد.ازدواجی که در ۶۱۴ ق. م میان امیتیس دختر هووخشتره و بخت النصر فرزند نبوپولاسر انجام شد.
امیتیس که پس از ازدواج با بخت النصر (نبوکدنصر) به بابل که برخلاف سرزمین پدریش که کوهستانی و سرسبز بود داری آب و هوایی گرم و دشت های خشک بود، رفته بود، دچار غمزدگی و افسردگی گشت.به همین خاطر بخت النصر که همسر محبوبش را این گونه دید، امر کرد تا بنایی باشکوه و عظیم در جایی مرتفع ساخته شود که بعدها این بنا به باغ های معلق بابل معروف شدند.احتمالاً کلمهٔ باغ اشتباهی لفظی بوده و در واقع منظور بالکن و تراس بوده است زیرا این بنا ساخته شده از بالکن های طبقاتی بوده است که بر روی هم قرار داشته اند و هر طبقه پوشیده از گل ها و گیاهانی بوده است که بخت النصر دستور جمع آوری آن ها را از سراسر دنیا داده بود.
در روایتی متعلق به سدهٔ ۴–۵ ق. م که توسط کتسیاس مورخ یونانی مطرح شده، امیتیس فرزند آخرین پادشاه ماد، ایشتوویگو (آستیاگ)، یعنی نوهٔ هووخشتره بوده است.امیتیس ابتدا بر اساس رسوم با یکی از اشراف ماد به نام اسپیتَمَه که به عنوان جانشین ایشتوویگو انتخاب شده بود، ازدواج کرد.هنگامی که کورش هخامنشی، ایشتوویگو را شکست داد، به سوی اکباتان (همدان) فرار کرد و در آن جا به دختر و دامادش پناه برد و در کاخ سلطنتی مخفی شد. پس کورش دستور داد، امیتیس دختر ایشتوویگو، دامادش اسپیتمه و فرزندان آن دو، سپیتاک و مهابرن را بازجویی و شکنجه کنند.اسپیتمه، با دروغ کوروش را فریب داد ولی در آخر ایشتوویگو خود را تسلیم کورش کرد و کوروش با احترام از ایشوویگو و دخترش امیتیس استقبال کرد؛ اما اسپیتمه را به جرم آن که ایشتوویگو را پنهان نموده و دروغ گفته است، اعدام کرد و سپس با امیتیس ازدواج کرد. همان طور که پیش از این اشاره شد، براساس رسمی که در بین مادی ها بود فرزند یا همسر دختر شاه پیشین مشروعیتی برای حکومت داشت.براساس همین روایت گفته شده است که بلخیان (باختریان) هنگامی که فهمیدند کورش، امیتیس را به همسری برگزیده و با ایشتوویگو به خوبی رفتار کرده است، تسلیم وی شدند.هنگامی که امیتیس خواستار دیدار با پدرش شد به دستور کورش خواجه ای به نام پستاک را فرستاد تا ایشتوویگو را که به عنوان حاکم هرکانه در آن سرزمین ساکن بود را پیش امیتیس بیاورد اما او در میان راه از جانب ایباراس تحریک شد و ایشتوویگو رادر بیابان رها کرد و او از گرسنگی درگذشت.امیتیس با دیدن خوابی از مرگ پدرش باخبر شد خواستار مجازات پستاک شد و به فرمان او چشمان پستاک را کور کردند و پوستش را کندند.در آخر هنگامی که کمبوجیه پسر بزرگ کورش با توطئهٔ یک مغ به نام اسپندداد، بردیا فرزند دیگر کورش را کشت، امیتیس خواستار آن شد که مغ گناهکار را به او تحویل دهد و هنگامی که کمبوجیه از این کار سر باز زد وی را نفرین کرد و با خوردن سم خود را کشت و براساس این روایت کتسیاس بردیا را فرزند امیتیس می خواند.
wiki: خشایارشا و آمستریس بود که در زمان سلطنت داریوش یکم متولد شد. وی خواهر تنی اردشیر یکم بود و در زمان سلطنت برادرش همراه با مادرش قدرتمندترین زن دربار بود و از نفوذ بسیاری بر امور سیاسی و نظامی برخوردار بود.
او در ابتدا با مگابیز ساتراپ بابل ازدواج کرد. مگابیز در سال ۴۴۵ قبل از میلاد در نزدیکی سوریه علیه حکومت اردشیر یکم شورش کرد اما شکست خورد آمیتیس همراه با برادرش آرتاریوس برای آشتی میان اردشیر یکم و همسرش مگابیز تلاش کرد تا آنکه شاه از کشتن مگابازیوس صرفه نظر کرد و او را به یک جزیره در خلیج فارس تبعید کرد و پنج سال بعد با میانجی گری آمیتیس و آمستریس آزاد شد.
آمیتیس دارای دو پسر به نام های زوپیر و ارتوفیوس شد وی به گفته کتزیاس زیباترین و جذاب ترین زن سراسر آسیا بود وی همچنین پس از مرگ همسرش با پزشکی یونانی وارد رابطه عاشقانه شد اما با دستور اردشیر پزشک شکنجه شد و در گذشت اما آمیتیس همچنان جایگاه خود را در دربار شاه حفظ کرد.