مترادف دلال : شیوه، عشوه، غمزه، غنج، کرشمه، ناز، اخمناز، نازوادا | واسطه، امانت فروش، سمسار
برابر پارسی : داد و ستدگر
broker, go-between, middleman, dealer, factor, matchmaker, pander, agent
broker, dealer, factor, go-between, middleman, monger
دلا ل حراج , حراجي , حراج کننده , دراغوش گرفتن , نوازش کردن , در بستر راحت غنودن
۱. شیوه، عشوه، غمزه، غنج، کرشمه، ناز
۲. اخمناز، نازوادا
۱. واسطه
۲. امانتفروش، سمسار
واسطه
امانتفروش، سمسار
شیوه، عشوه، غمزه، غنج، کرشمه، ناز
اخمناز، نازوادا
واسطه، عامل، کار چاق کُن
دلال محبت
a pimp, pander
دلال معاملات ملکی
real estate broker, real estate agent, realtor
دلال سهام
stockbroker
دلال شرطبندی
bookmaker
(دَ لّ) [ ع . ] (ص .) واسطه ، واسطه در خرید و فروش .
(دَ) [ ع . ] (اِ.) ناز، کرشمه .
دلال . [ دَ ] (اِخ ) دختر محمدبن عبدالعزیزبن مهدی . از زنان محدث بود که از پدرش احادیثی نقل کرده است ودر محرم سال 508 هَ . ق . درگذشته است . (از اعلام النساء از الاستدراک علی تراجم رواة الحدیث ابن نقطة).
دلال . [ دَ ] (اِخ ) موضعی است یا نخله ای است نزدیک مدینه . (منتهی الارب ).
دلال . [ دَ ] (اِخ ) نام مخنثی مشهور. (منتهی الارب ). رجوع به الاغانی ج 4 ص 59و عیون الاخبار ج 4 ص 5 و عقدالفرید ج 7 ص 29 و 31 شود.
دلال . [ دَ ] (ع مص ) جرأت نشان دادن زن بر شوی خود با غنج و ناز، گویی که با او اظهار خلاف و غضب می کند و حال آنکه مخالفتی با وی ندارد، و اسم آن نیز دَلال است . (از اقرب الموارد). ناز کردن . (دهار). دَل ّ. دَلَل . رجوع به دل و دلل شود.
فرخی .
فرخی .
مولوی .
مولوی .
مولوی .
سعدی .
دلال . [ دَل ْ لا ] (اِخ ) (1257 - 1300 هَ .ق .) شهرت نصراﷲبن عبداﷲ، از فاضلان قرن سیزدهم بیروت است . او راست : منهاج العلم ، أثمار التدقیق فی اصول التحقیق . (از الاعلام زرکلی ج 8 ص 353 از ادباء حلب ).
دلال . [ دَل ْ لا ] (اِخ ) شهرت جبرائیل بن عبداﷲبن نصراﷲ، روزنامه نگار و نویسنده ٔ قرن سیزدهم سوریه است . رجوع به جبرائیل دلال در همین لغت نامه و الاعلام زرکلی ج 2 ص 99 و اعلام النبلاء ج 7 و ادباء حلب شود.
منوچهری .
سوزنی .
خاقانی .
مولوی .
مجد خوافی .
مولوی .
۱. ناز کردن؛ ناز؛ کرشمه.
۲. ناز کردن زن بر شوهر خود.
۳. وقار.
۴. خرام.
میانجی بین خریدار و فروشنده؛ کسی که واسطه میان خریدار و فروشنده باشد.
۱واسطه ی معامله ۲خبرچین
نوعی چانی که از ترکیب برخی سبزی جات خودرو گشنیز و سیر کوبیده ...