کلمه جو
صفحه اصلی

افشان داشتن

فرهنگ فارسی

پراکنده کردن فرو ریختن

لغت نامه دهخدا

افشان داشتن. [ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) پراکنده کردن. فروریختن.


کلمات دیگر: