حالت و چگونگی ملک ستای . ستایشگری ملک
ملک ستایی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ملک ستایی. [ م َ ل ِ س ِ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی ملک ستای. ستایشگری ملک. مداحی پادشاه :
ماه غزل سرایی مرد ملک ستایم
از تو غزل سرایی از من ملک ستایی.
ماه غزل سرایی مرد ملک ستایم
از تو غزل سرایی از من ملک ستایی.
فرخی.
کلمات دیگر: