کلمه جو
صفحه اصلی

چوچوله

فارسی به انگلیسی

clitoris

مترادف و متضاد

clitoris (اسم)
خروسک، چوچوله

فرهنگ فارسی

( اسم ) گوشتی مانند زبان در فرج زنان .
اندام کوچکی که نعوظ میکند و در قسمت جلو شرم زن قرار گرفته است ٠

فرهنگ معین

(لِ ) (اِ. ) زایده ای که در مهبل پستانداران ماده وجوددارد و ازنظر تحریک - پذیری و چگونگی جریان خون درآن مشابه آلت تناسلی نر است .

لغت نامه دهخدا

چوچوله. [ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) اندام کوچکی که نعوظ میکند و در قسمت جلو شرم زن قرار گرفته است. این اندام در زن و سایر پستانداران ماده به یک وضع و شکل جایگزین شده و از دو جسم غاردار غیر اسفنجی تشکیل شده است که بجا و مانند شرم مرد است. از نظر جنین شناسی در هفته هفتم برآمدگی تناسلی دراز و استوانه ای میشود. در قاعده آن مجرای ادرار وسینوس اوروژنیتال از خارج بسته میشود. اما در زن برآمدگی تکمه مانند تناسلی به چوچوله بدل میشود و سینوس اوروژنیتال بازمیماند و تشکیل دهلیز را میدهد. این عنصر مرکز احساسات شهوانی است. رجوع به چچله شود.

پیشنهاد کاربران

بنظر/بظر. [ ب ُ ظَ ] ( ع اِ ) تلاق و تندی میان دو لب فرج زن. ( ناظم الاطباء ) . فنج. قرن. چوچوله. تندی میان دو لب فرج زن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .

پارچه ٔ گوشتی که بر ختنه گاه زنان می باشد و بریدن او سنت است. ( برهان ) . تلاق و بظر. ( ناظم الاطباء ) . چوچوله :
تا. . . لب و بلوچ زبانست و رومه ریش
جز راه. . . او به سیم پای نسپرم.
سوزنی.

در زبان محلی بلیکه میگن.


کلمات دیگر: