جدول بندی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
حساب، صورت حساب، باریکه، برگ، هزینه، شمارش، جدول بندی
تسطیح، جدول بندی، تنظیم به صورت جدول
جدول بندی، جدول بند
فرهنگ فارسی
۱- کشیدن جدول . ۲- احداث نهر کوچک . یا جدول بندی خیابان و کوچه . نهرسازی در خیابان و کوچه .
فرهنگ معین
(جَ وَ بَ ) [ ع - فا. ] (حامص . ) نهرسازی .
لغت نامه دهخدا
جدول بندی. [ ج َدْ وَ ب َ ] ( حامص مرکب ) نهرسازی. جدول کشی ، چنانکه در باغ و خیابان. || شکلی با خطوط متوازی و متقاطع کشیدن ، چنانکه در کتاب یا رساله جدولی برای نشان دادن جزئیات موضوعی ترسیم کنند.
فرهنگ عمید
۱. ساختن دیوارۀ کوتاه بتونی در کنار جوی آب، میدان، پیاده رو، خیابان، و امثال آن.
۲. کشیدن جدول، رسم کردن جدول بر کاغذ.
۳. [قدیمی] نهرسازی در کنارۀ خیابان ها.
۲. کشیدن جدول، رسم کردن جدول بر کاغذ.
۳. [قدیمی] نهرسازی در کنارۀ خیابان ها.
کلمات دیگر: