کلمه جو
صفحه اصلی

چاه یوز

فرهنگ فارسی

( اسم ) قلابی باشد که بدان چیزی را که بچاه افتد بر آرند.
قلاب چندند که بدان دلو از چاه بیرون آورند ٠ کنایه از قلاب آهنین که چیزهای در چاه افتاده را بدان بر آرند ٠ یا چاخو٠ مقنی ٠ چاه کن ٠ حفر کنند. چاه قنات ٠

فرهنگ معین

(اِمر. ) قلابی باشد که بدان چیزی را که به چاه افتد برآرند.

لغت نامه دهخدا

چاه یوز. ( اِ مرکب ) قلاب چندند که بدان دلو از چاه بیرون آورند. ( انجمن آرا ). کنایه از قلاب آهنین که چیزهای در چاه افتاده را بدان برآرند. ( آنندراج ). قلابی که بدان چیز به چاه افتاده را برآرند. ( ناظم الاطباء ). || ( نف مرکب ) چاخو. مقنی. چاه کن. حفرکننده چاه قنات. آنکه در کندن چاه های قنات و باز کردن مجرای زیرزمینی قنوات مهارت دارد. چاهجو. معنی ترکیبی آن جوینده چاه و یوز بمعنی جوینده است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). چاهجو، یوز مبدل یوس است و یوس بمعنی تفحص و تجسس است. ( فرهنگ نظام ). چاه یوس. ( فرهنگ نظام ). رجوع به چاه پوز و چاهجو شود.

فرهنگ عمید

چنگک یا قلابی که با آن دلو یا چیزی دیگر را که به چاه افتاده باشد از چاه بیرون بیاورند، چاه جو.


کلمات دیگر: