زنگ کوچک، زنگوله، جلاجل جمع
( اسم ) ۱- درای خرد زنگ جرس . ۲- دف دایره . ۳- سنج دایره .
زنگله یا سبک روح شادمان در کار
( اسم ) ۱- درای خرد زنگ جرس . ۲- دف دایره . ۳- سنج دایره .
زنگله یا سبک روح شادمان در کار
جلجل . [ ج َ ج َ ] (ع اِ) دف . دایره . || سنج دایره . || زنگ . جرس . (برهان ) (آنندراج ). || نام مرغی است خوش آواز. و به کسر اول هم آمده . (برهان ).
جلجل . [ ج ِ ج ِ ] (ع اِ) حَب ﱡالزَّلَم . رجوع به حَب ّالزَّلَم شود. (از یادداشت های مرحوم دهخدا).
جلجل . [ ج ُ ج ُ ] (اِخ ) دارة جلجل ؛ نام جایگاهی است . اصمعی و ابوعبید گفته اند که جائی است در حمی و برخی گفته اند در دیار ضباب است در نجد مقابل فزاره . (از مراصدالاطلاع ص 116) (از معجم البلدان ).
منوچهری .