کلمه جو
صفحه اصلی

پرار

فرهنگ معین

(پِ ) (ق . ) نک پیرار.

گویش مازنی

/peraar/ دو سال پیش

دو سال پیش


پیشنهاد کاربران

پِرار: پیرار، سال قبل از پار
در اندیشه ی پار و پیرار ماندن: کنایه از عمر امسال و سال پیشین خویش را ضایع کردن، کنایه از ضایع کردن و حدر دادن عمر.
( ( عمر امسال و پار ضایع کرد
هر که دربند پار ماند و پِرار ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص۳۶۷. )




کلمات دیگر: