هیجان، به هیجان آمدن، برانگیخته شدن، برخاستن گردوغبار، برپاشدن فتنه
( مصدر ) ۱- بر انگیخته شدن بهیجان آمدن. ۲- برخاستن گرد و دود. ۳- بر پا شدن فتنه. ۴- ظاهرشدن خون .
( مصدر ) ۱- بر انگیخته شدن بهیجان آمدن. ۲- برخاستن گرد و دود. ۳- بر پا شدن فتنه. ۴- ظاهرشدن خون .