۱-( مصدر ) آسان گرفتن آسان فرا گرفتن . ۲- عفو کردن( گناه را ).۲-سختی بمجاز گفتن . ۴- سبک گزاردن ( نماز را ) . جمع :تجوزات .
تجوز
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(تَ جَ وُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - آسان گرفتن ، آسان فراگرفتن . ۳ - عفو کردن (گناه را ). ۴ - سخنی به مجاز گفتن . ۵ - سبک گزاردن (نماز را )، ج . تجوزات .
لغت نامه دهخدا
تجوز. [ ت َ ج َوْ وُ ] ( ع مص ) آسان فاگرفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). آسان فراگرفتن. ( زوزنی ). آسان فراگرفتن چیزی را و چشم پوشی کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || عفو کردن گناه کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || قبول کردن درم های مغشوش. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). || سبک گزاردن نماز را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از قطر المحیط ). و در حدیث : اسمع بکاء الصبی فاتجوز فی صلاتی. ( اقرب الموارد ). || سخن بمجاز گفتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ).
فرهنگ عمید
۱. آسان گرفتن.
۲. تحمل کردن.
۳. چشم پوشی کردن.
۲. تحمل کردن.
۳. چشم پوشی کردن.
دانشنامه اسلامی
کلمات دیگر: