کلمه جو
صفحه اصلی

چربه

فارسی به انگلیسی

tracing-paper, oil-paper

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- کاغذ چرب و تنک که نقاشان بر روی صفح. تصویر و طرح گذارند و با قلم مو صورت و نقش آنرا بردارند. ۲- پرده ای که بر روی شیر بندد قیماق .

فرهنگ معین

(چَ بَ یا بِ ) (اِ. ) = چربک . چربی . چربو: ۱ - کاغذ چرب و تنک که نقاشان بر روی صفحة تصویر و طرح گذارند و با قلم مو صورت و نقش آن را بردارند. ۲ - پرده ای که بر روی شیر بندد، قیماق .

لغت نامه دهخدا

چربه. [ چ َ ب َ / ب ِ ] ( اِ ) کاغذی باشد چرب و تنک که نقاشان و مصوران بر روی صفحه تصویر و طرح و نقش گذارند و با قلم موی صورت و نقش آنرا بردارند. ( برهان ). به آن معنی باشد که نقاشان چون خواهند نقشی از صفحه برگیرند کاغذی بسیار نازک بر آن صفحه نهند و با قلم موی صورت و طرح آنرا بردارند، پس منقش سازند. ( انجمن آرا ). کاغذ تنک یا پوست آهوکه نقاشان بر نقشی یا تصویری دیگر گذاشته نقش آن بردارند، و گاهی خوشنویسان نیز چنین کنند. ( آنندراج ) ( غیاث ). کاغذی چرب و تنک که نقاشان بر روی صفحه تصویر گذارند و با قلم موی نقش و طرح آنرا بردارند. ( ناظم الاطباء ). چربک. ( فرهنگ نظام ). کاغذ چرب که بر روی نقشی یا خطی افکنند و از آن نقش بردارند :
ورق به خامه نقاش داده چربه سور
ز بس که گرده او کرده برق جولانی.
ملاطغرا ( در تعریف دلدل از آنندراج ).
و رجوع به چربک شود. || پرده ای که بر روی شیر بندد و آنرا قیماق گویند. ( برهان ). سرشیر که بترکی قیماق گویند. ( انجمن آرا ). چربی که بر روی شیر بندد و بهندیش ملائی گویند. ( شرفنامه منیری ).قیماق و پرده ای که بر روی شیر بندد. ( ناظم الاطباء ). چربک. پرده چربی روی شیر که سرشیر گویند :
باز بر خمره دوشاب زن و روغن خوش
آنزمان دست بسوی عسل و چربه درآر.
بسحاق.
و رجوع به چربک شود. || چربی. || چرخه و دور. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. = چَربک
۲. = چربی

دانشنامه عمومی

روستای چربه روستای کوچک و کوهستانی از توابع بخش رویدر شهرستان خمیر در استان هرمزگان در جنوب ایران است. این روستا در ۵ کیلومتری مشرق روستای گردسیاه واقع شده است.
زنده دل، دستیاران، حسن. (مجموعه کتابهای راهنمای جامع ایرانگردی استان هرمزکان) ج۱. چاپ وانتشار سال ۱۹۹۸ میلادی.
محمدیان، کوخردی، محمد، «شهرستان بستک و بخش کوخرد» ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه» ، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی.
سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی.
مهندس: موحد، جمیل. (بستک و خلیج فارس) چاپ اول، تهران: سال انتشار ۱۳۴۳ خورشیدی.
در ۹ کیلومتری غرب کشار گَردَنه ای است خاکی باشیب ملایم که به نام گَردَنه کُتَل چربه معروف است. این گَردَنه درجاده شوسه روستای چاه گلشنی بعد از عبور از فراز تپه ای ناهموار وارد روستای چربه می شود.
دارای ۳۸ نفر (۹ خانوار) جمعیت است که از اهل سنت و از شاخه شافعی هستند یعنی از پیروان امام محمد ادریس شافعی هستند.دارای مسجد، دبستان، آب انبار (برکه) است. پیشهٔ اهالی دامداری است.


کلمات دیگر: