۱- ( اسم ) کمند مقود. ۲- ( صفت ) مفسد غمار. ۳- برگزیده منتخب .
سرهنگ پیادگان یا قاضی حریص و طامع
سرهنگ پیادگان یا قاضی حریص و طامع
جلویز. [ ج ِ ] (اِ) بمعنی کمند باشد که بعربی مقود خوانند. || (ص ) بمعنی مفسد و غماز هم آمده است . (برهان ) :
روا نبود زندان و بندوبست تنم
اگر نه زلفک مشکین او بدی جلویز.
(حاشیه ٔ برهان چ معین از لغت فرس 173). آقای دکتر معین در حاشیه ٔ برهان عقیده دارد که این بیت برای معنی اول (کمند) انسب است . (حاشیه ٔ برهان ). || برگزیده و انتخاب کرده را نیز گویند. (برهان ).
جلویز. [ ج ُل ْ ] (اِ) سرهنگ پیادگان . || قاضی حریص و طامع. (ناظم الاطباء).