۱ - (اِمص . )آیینه کاری . ۲ - (مص م . ) آیینه کاری کردن .
جام کاری
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
آیینه کاری.
= جام کاری کردن:
۱. آیینه کاری کردن.
۲. پیاپی جام شراب گرفتن و نوشیدن.
= جام کاری کردن:
۱. آیینه کاری کردن.
۲. پیاپی جام شراب گرفتن و نوشیدن.
کلمات دیگر: