کلمه جو
صفحه اصلی

پتر

فرهنگ فارسی

( اسم ) تنک. طلا و نقره و مس و برنج و امثال آن را گویند که در آن اسما و طلسمات و تعویذ نقش کنند .

فرهنگ معین

(پَ تَ ) [ هند. ] ( اِ. ) قطعه ای از طلا، نقره ، مس ، برنج و مانند آن که بر روی آن طلسمات و تعویذ نقش کنند.

لغت نامه دهخدا

پتر. [ پ َ ت َ ] ( اِ ) تُنُکه طلا و نقره و مس و برنج و امثال آنرا گویند که در آن اسماء و طلسمات و تعویذ نقش کنند. ( برهان ). این کلمه هندی است. ( رشیدی ). و صاحب غیاث اللغات گوید پتر به فتحتین پاره های آهن پهن کرده شده و این لفظ مشترک است در هندی و فارسی مگر در هندی تاء فوقانی را مشدد آورند :
هر حمایل که از آن تعبیه تعویذ زر است
بازوش ویحک از آهن پتر آمیخته اند.
خاقانی.
چشم بد کز پتر آهن و تعویذ نگشت
بند تعویذببرید و پتر باز دهید.
خاقانی.

فرهنگ عمید

تکۀ فلز یا چیز دیگر که بر روی آن طلسم یا تعویذ بنویسند: چشم بد کز پتر آهن و تعویذ نگشت / بند تعویذ ببرّید و پتر باز دهید (خاقانی: ۱۶۴ ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۴۰°۲۰′ شمالی ۷۰°۲۷′ شرقی / ۴۰٫۳۳۳°شمالی ۷۰٫۴۵۰°شرقی / 40.333; 70.450
پَتَر جماعت و شهرکی در شمال غربی تاجیکستان است که در ناحیهٔ کان بادام ولایت سغد قرار دارد. جمعیت این جماعت ۱۳٬۹۵۶ نفر است.
پتر (روستا)

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:پطر کبیر (۱۶۷۲ـ۱۷۲۵)


کلمات دیگر: