کلمه جو
صفحه اصلی

بجول

فارسی به انگلیسی

astragalus, ankle - bone


ankle-bone, astragalus

فرهنگ فارسی

( اسم ) یکی از ۷ قطعه استخوان مچ پا که در فاصل. بین دو قوزک پا قرار دارد .این استخوان را در تداول عوام استخوان قاب نامند بجل شتالنگ اشتالنگ قاب کعب اشتق .

فرهنگ معین

(بُ جُ ) ( اِ. ) نک آشتالنگ .

لغت نامه دهخدا

بجول. [ ب ُ ] ( اِ ) استخوان شتالنگ که نام عربیش کعب است. ( برهان قاطع ) ( فرهنگ نظام ). بژل. بژول. کعب. اشتالنگ. غاب. قاب. بجل به حذف واو نیز به همین معنی است. ( آنندراج ). قاب که کودکان بازند. ( یادداشت مؤلف ). بُجُل. ( ناظم الاطباء ).

بجول. [ ب ُ ] ( ع مص ) معظم و مکرم گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). بجاله. || نیکوحال باپیه شدن. ( منتهی الارب ). بزرگ تن شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || شادمان گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

بجول . [ ب ُ ] (اِ) استخوان شتالنگ که نام عربیش کعب است . (برهان قاطع) (فرهنگ نظام ). بژل . بژول . کعب . اشتالنگ . غاب . قاب . بجل به حذف واو نیز به همین معنی است . (آنندراج ). قاب که کودکان بازند. (یادداشت مؤلف ). بُجُل . (ناظم الاطباء).


بجول . [ ب ُ ] (ع مص ) معظم و مکرم گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بجاله . || نیکوحال باپیه شدن . (منتهی الارب ). بزرگ تن شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || شادمان گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).


فرهنگ عمید

استخوانی که در مچ پایین دو غوزک قرار دارد، استخوان بندگاه پا و ساق، شتالنگ، کعب.

گویش مازنی

/bejool/ قاب – بیجول

قاب – بیجول



کلمات دیگر: