دوثلث، دوسه یک، دوحصه ازسه حصه چیزی
( اسم ) تاجریزی .
عنب الثعلب سگ انگور
( اسم ) تاجریزی .
عنب الثعلب سگ انگور
ثلثان . [ ث َ ل ِ / ث َ ل َ] (ع اِ) عنب الثعلب . سگ انگور. تاجریزی . طولیدون . فنا . (اختیارات بدیعی ). غرغره کردن با آب آن ورم زبانرا نافع باشد و خوردن آن قطع احتلام کند. (برهان قاطع). رجوع به تاجریزی شود.
ثلثان . [ ث ُ ل ُ ] (ع اِ) دو سه یک . دو حصه از جمله ٔ سه حصه . (غیاث اللغة). رجوع به دو ثلث شود. چهار دانگ . (زمخشری ). || ثلثان شدن شراب ؛ جوشاندن شراب تا آنکه دو ثلث آن تبخیر شود و یک ثلث بجای ماند. || ثلثان و ربع، پنج دانگ و نیم . (زمخشری ).
عنبالثعلب؛ سکنگور؛ تاجریزی.
دوسوم؛ دو قسمت از سه قسمت چیزی.
〈 ثلثان شدن شراب: [قدیمی] جوشاندن شراب تا دوثلث آن تبخیر شود و یکثلث باقی بماند.