کلمه جو
صفحه اصلی

چالانچی

فرهنگ معین

[ تر. ] (ص نسب . ) سازنده ، نوازنده ، ساززن .

لغت نامه دهخدا

چالانچی. ( ترکی ، ص مرکب ) سازنده. نوازنده. ساززن.

چالانچی. ( اِخ ) دهی از دهستان ایوان بخش گیلان شهرستان شاه آباد که در 7 هزارگزی جنوب باختری جوی رز و یک هزارگزی شوسه شاه آباد به ایلام واقع شده زمینش دشت و هوایش سردسیر است و 1750 تن سکنه دارد. آبش از سراب ایوان و محصولش غلات و برنج و حبوبات و توتون و لبنیات میباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری است و چادرنشین هستند. زمستان گرمسیر را به حدود باخترایوان و سومار میروند. در دو محل نزدیک بهم به علیاو سفلی مشهورند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

چالانچی . (اِخ ) دهی از دهستان ایوان بخش گیلان شهرستان شاه آباد که در 7 هزارگزی جنوب باختری جوی رز و یک هزارگزی شوسه شاه آباد به ایلام واقع شده زمینش دشت و هوایش سردسیر است و 1750 تن سکنه دارد. آبش از سراب ایوان و محصولش غلات و برنج و حبوبات و توتون و لبنیات میباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری است و چادرنشین هستند. زمستان گرمسیر را به حدود باخترایوان و سومار میروند. در دو محل نزدیک بهم به علیاو سفلی مشهورند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


چالانچی . (ترکی ، ص مرکب ) سازنده . نوازنده . ساززن .


پیشنهاد کاربران

درانتهای محله جولستان تویسرکان در کوهپایه محلی قدیمی بنام چولون یا چو لان میباشد به معنی نیزار یا قبرستان متروکه نام فعلی شهرک طالقانی


کلمات دیگر: