کلمه جو
صفحه اصلی

چونین

فرهنگ فارسی

مانند این مثل این اینگونه این طور: (( با چنین دیوان بگویند سلیمان وار کو ? ) ) ( سنائی )
بمعنی چنین باشد

فرهنگ معین

(چو یا چُ ) چنین .

لغت نامه دهخدا

چونین. ( ص مرکب ، ق مرکب ) ( از «چون » ادات تشبیه + «این » صفت اشاره ) به معنی چنین باشد. ( برهان ). چنین و چون. این و مانند این و به این وضع. ( ناظم الاطباء ) :
ندانستم من ای سیمین صنوبر
که گردد روز چونین زود زایل.
منوچهری.

فرهنگ عمید

چون این، مانند این، چنین.


کلمات دیگر: