( صفت ) محصور شده ( مردم ) بحصار پناه برده .
از الحان موسیقی
از الحان موسیقی
حصاری
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(حِ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) ۱ - زندانی ، محصور. ۲ - منسوب به شهر حصار در ماورالنهر که زیبارویانش معروف بودند.
لغت نامه دهخدا
حصاری . [ ح ِ ] (ص نسبی ) منسوب به شهر حصار ترکستان : غلامان حصاری . ریدکان حصاری . ترکان حصاری :
بزم تو از روی ترکان حصاری چون بهشت
جام تو از باده ٔ روشن چنان چون سلسبیل .
گفتم چو بگرد سمنت سنبل کاری
دعوی ز دلم بگسلی ای ترک حصاری .
چون بوستان تازه و باغ شکفته باد
ازروی ریدکان حصاری حصار او.
دوش بر من همی گریست بزاری
یار من آن ترک خوبروی حصاری .
رامش کن و شادی کن و عشرت کن وخوش باش
می نوش کن از دست نکویان حصاری .
ای لعبت حصاری شغلی دگر نداری
مجلس چرا نسازی باده چرا نیاری .
پس پشتش بسی مهد و عماری
در ایشان ماهرویان حصاری .
ز تیغ تنگ چشمان حصاری
قدرخان را بر آن در تنگباری .
بزم تو از روی ترکان حصاری چون بهشت
جام تو از باده ٔ روشن چنان چون سلسبیل .
فرخی .
گفتم چو بگرد سمنت سنبل کاری
دعوی ز دلم بگسلی ای ترک حصاری .
فرخی (دیوان ص 442).
چون بوستان تازه و باغ شکفته باد
ازروی ریدکان حصاری حصار او.
فرخی .
دوش بر من همی گریست بزاری
یار من آن ترک خوبروی حصاری .
فرخی .
رامش کن و شادی کن و عشرت کن وخوش باش
می نوش کن از دست نکویان حصاری .
فرخی .
ای لعبت حصاری شغلی دگر نداری
مجلس چرا نسازی باده چرا نیاری .
منوچهری .
پس پشتش بسی مهد و عماری
در ایشان ماهرویان حصاری .
(ویس و رامین ).
ز تیغ تنگ چشمان حصاری
قدرخان را بر آن در تنگباری .
نظامی (خسرو و شیرین ).
حصاری. [ ح ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به شهر حصار ترکستان : غلامان حصاری. ریدکان حصاری. ترکان حصاری :
بزم تو از روی ترکان حصاری چون بهشت
جام تو از باده روشن چنان چون سلسبیل.
دعوی ز دلم بگسلی ای ترک حصاری.
ازروی ریدکان حصاری حصار او.
یار من آن ترک خوبروی حصاری.
می نوش کن از دست نکویان حصاری.
مجلس چرا نسازی باده چرا نیاری.
در ایشان ماهرویان حصاری.
قدرخان را بر آن در تنگباری.
حصاری. [ ح ِ ] ( اِ ) لحنی از الحان موسیقی :
در آن پرده که خوانندش حصاری
چنین بکری برآورد از عماری.
حصاری. [ ح ِ ] ( ص نسبی ) محصور. محاصره شده. بحصارپناهیده. متحصن. حصارگرفته :
حصاری شدند آن سپه در یمن
خروش آمد از کودک و مرد و زن.
ز بهرام جنگی حصاری شده ست.
یکی را نبد ترک و رومی کلاه...
به عموریه در حصاری شدند
وز ایشان بسی زینهاری شدند.
حصاریان همه بر سان شیر شرزه نر.
کز کوه برون آمد آن عید حصاری.
فراوان به دزها حصاری شدند.
از بهر چرا گشته ای حصاری.
حصاری. [ ح ِ ] ( اِخ ) یوسف بن شیخ بابا خلیل حصاری. رجوع به یوسف... شود.
بزم تو از روی ترکان حصاری چون بهشت
جام تو از باده روشن چنان چون سلسبیل.
فرخی.
گفتم چو بگرد سمنت سنبل کاری دعوی ز دلم بگسلی ای ترک حصاری.
فرخی ( دیوان ص 442 ).
چون بوستان تازه و باغ شکفته بادازروی ریدکان حصاری حصار او.
فرخی.
دوش بر من همی گریست بزاری یار من آن ترک خوبروی حصاری.
فرخی.
رامش کن و شادی کن و عشرت کن وخوش باش می نوش کن از دست نکویان حصاری.
فرخی.
ای لعبت حصاری شغلی دگر نداری مجلس چرا نسازی باده چرا نیاری.
منوچهری.
پس پشتش بسی مهد و عماری در ایشان ماهرویان حصاری.
( ویس و رامین ).
ز تیغ تنگ چشمان حصاری قدرخان را بر آن در تنگباری.
نظامی ( خسرو و شیرین ).
حصاری. [ ح ِ ] ( اِ ) لحنی از الحان موسیقی :
در آن پرده که خوانندش حصاری
چنین بکری برآورد از عماری.
نظامی.
رجوع به حصار و حصارک بدل شود.حصاری. [ ح ِ ] ( ص نسبی ) محصور. محاصره شده. بحصارپناهیده. متحصن. حصارگرفته :
حصاری شدند آن سپه در یمن
خروش آمد از کودک و مرد و زن.
فردوسی.
که خاقان چین زینهاری شده ست ز بهرام جنگی حصاری شده ست.
فردوسی.
گریزان بشد فیلفوس و سپاه یکی را نبد ترک و رومی کلاه...
به عموریه در حصاری شدند
وز ایشان بسی زینهاری شدند.
فردوسی.
حصار او قوی و باره حصار قوی حصاریان همه بر سان شیر شرزه نر.
فرخی.
ای ترک دگر خیره غم روزه چه داری کز کوه برون آمد آن عید حصاری.
فرخی.
فراوان بتان زینهاری شدندفراوان به دزها حصاری شدند.
اسدی ( گرشاسب نامه ص 410 ).
و اندیشه کنی سخت کاندر این بنداز بهر چرا گشته ای حصاری.
ناصرخسرو.
حصاری. [ ح ِ ] ( اِخ ) یوسف بن شیخ بابا خلیل حصاری. رجوع به یوسف... شود.
حصاری . [ ح ِ ] (اِ) لحنی از الحان موسیقی :
در آن پرده که خوانندش حصاری
چنین بکری برآورد از عماری .
رجوع به حصار و حصارک بدل شود.
در آن پرده که خوانندش حصاری
چنین بکری برآورد از عماری .
نظامی .
رجوع به حصار و حصارک بدل شود.
حصاری . [ ح ِ ] (اِخ ) یوسف بن شیخ بابا خلیل حصاری . رجوع به یوسف ... شود.
حصاری . [ ح ِ ] (ص نسبی ) محصور. محاصره شده . بحصارپناهیده . متحصن . حصارگرفته :
حصاری شدند آن سپه در یمن
خروش آمد از کودک و مرد و زن .
که خاقان چین زینهاری شده ست
ز بهرام جنگی حصاری شده ست .
گریزان بشد فیلفوس و سپاه
یکی را نبد ترک و رومی کلاه ...
به عموریه در حصاری شدند
وز ایشان بسی زینهاری شدند.
حصار او قوی و باره ٔ حصار قوی
حصاریان همه بر سان شیر شرزه ٔ نر.
ای ترک دگر خیره غم روزه چه داری
کز کوه برون آمد آن عید حصاری .
فراوان بتان زینهاری شدند
فراوان به دزها حصاری شدند.
و اندیشه کنی سخت کاندر این بند
از بهر چرا گشته ای حصاری .
حصاری شدند آن سپه در یمن
خروش آمد از کودک و مرد و زن .
فردوسی .
که خاقان چین زینهاری شده ست
ز بهرام جنگی حصاری شده ست .
فردوسی .
گریزان بشد فیلفوس و سپاه
یکی را نبد ترک و رومی کلاه ...
به عموریه در حصاری شدند
وز ایشان بسی زینهاری شدند.
فردوسی .
حصار او قوی و باره ٔ حصار قوی
حصاریان همه بر سان شیر شرزه ٔ نر.
فرخی .
ای ترک دگر خیره غم روزه چه داری
کز کوه برون آمد آن عید حصاری .
فرخی .
فراوان بتان زینهاری شدند
فراوان به دزها حصاری شدند.
اسدی (گرشاسب نامه ص 410).
و اندیشه کنی سخت کاندر این بند
از بهر چرا گشته ای حصاری .
ناصرخسرو.
دانشنامه عمومی
حصاری یک شرکت تولیدی پوشاک ورزشی در ایران است. عباس انصاری فرد از افراد نزدیک به این شرکت است. با ورود برندهای خارجی در چند سال اخیر، حصاری به مانند چند شرکت دیگر به کلی بازار خود را در لیگ برتر فوتبال ایران از دست داده است.
این تولیدی در فصل ۱۳۸۶-۱۳۸۵ لباس باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران را تأمین می کرد.
در سال ۱۳۸۷، در حالی که باشگاه پرسپولیس با شرکت آل اشپورت برای تأمین لباسش قرارداد داشت، این شرکت لباس های تولید خود را با آرم کپی تقلبی اول اشپورت به عنوان لباس تمرین در اختیار باشگاه قرارداد. افشای این امر موجب تعجب رسانه ها شد و علی کریمی، بازیکن وقت پرسپولیس در این باره گفت: «بازیکنان یک دست لباس درست و حسابی ندارند و بعد مسئولان دنبال مربی خارجی می گردند!».
در سال ۱۳۸۷، عباس انصاری فرد مدیر عامل وقت باشگاه پس از فسخ قرارداد با آل اشپورت، تأمین لباس های پرسپولیس را به حصاری سپرد.بازیکنان پرسپولیس از کیفیت پائین این لباس ها شکایت داشتند و به دلیل تنگ و کوتاه بودن شورت ها، در چند بازی با پیراهن این شرکت و شورت مارک دیگری به بازی رفتند.همچنین پرسپولیس در یک بازی دوستانه آن فصل، تنها یک نیمه با لباس این شرکت بازی کرد.
این تولیدی در فصل ۱۳۸۶-۱۳۸۵ لباس باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران را تأمین می کرد.
در سال ۱۳۸۷، در حالی که باشگاه پرسپولیس با شرکت آل اشپورت برای تأمین لباسش قرارداد داشت، این شرکت لباس های تولید خود را با آرم کپی تقلبی اول اشپورت به عنوان لباس تمرین در اختیار باشگاه قرارداد. افشای این امر موجب تعجب رسانه ها شد و علی کریمی، بازیکن وقت پرسپولیس در این باره گفت: «بازیکنان یک دست لباس درست و حسابی ندارند و بعد مسئولان دنبال مربی خارجی می گردند!».
در سال ۱۳۸۷، عباس انصاری فرد مدیر عامل وقت باشگاه پس از فسخ قرارداد با آل اشپورت، تأمین لباس های پرسپولیس را به حصاری سپرد.بازیکنان پرسپولیس از کیفیت پائین این لباس ها شکایت داشتند و به دلیل تنگ و کوتاه بودن شورت ها، در چند بازی با پیراهن این شرکت و شورت مارک دیگری به بازی رفتند.همچنین پرسپولیس در یک بازی دوستانه آن فصل، تنها یک نیمه با لباس این شرکت بازی کرد.
wiki: بخش مرکزی شهرستان اسفراین در استان خراسان شمالی ایران است.
این روستا در دهستان روئین قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۳ نفر (۲۷خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان روئین قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۳ نفر (۲۷خانوار) بوده است.
wiki: حصاری (اسفراین)
کلمات دیگر: