کلمه جو
صفحه اصلی

پراور

فرهنگ فارسی

( پر آور ) ( اسم ) ۱- تیزپر تیزرو. ۲- پرنده .

فرهنگ معین

( پرآور ) (پِ وَ ) (ص فا. ) ۱ - تیزپر، تیزرو. ۲ - پرنده .

لغت نامه دهخدا

( پرآور ) پرآور. [ پ َ وَ ] ( نف مرکب ) دارای پر. تیزپر. و تیزرو و پرنده. ( برهان ) :
گهی با چراگر چراگر شدی
گهی با پرنده پرآور شدی.
خواجو ( همای و همایون ).

فرهنگ عمید

۱. پرنده.
۲. دارای پر.
۳. تیزپَر، تیزرو: گهی با چراگر چراگر شدی / گهی با پراور پراور شدی (خواجو: مجمع الفرس: پراور ).


کلمات دیگر: