کلمه جو
صفحه اصلی

نیمسال

فارسی به انگلیسی

term

مترادف و متضاد

term (اسم)
دوره، شرط، لفظ، مهلت، مدت، هنگام، اصطلاح، شرایط، نیمسال، جمله، روابط، میعاد، دوره انتصاب، ثلث تحصیلی

semester (اسم)
نیمسال، دوره 16 هفته ای دانشگاه

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - مردی که بنصف عمر رسیده . ۲ - ( اسم ) نصف سال ( ۶ ماه ) سمستر . توضیح این اصطلاح در دانشگاهها در مورد نصف سال تحصیلی بکار میرود .

لغت نامه دهخدا

نیم سال. ( ص مرکب ) مرد نصف عمر. ( ناظم الاطباء ).مردی که به نصف عمر رسیده. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فرهنگ شعوری ج 2 ص 402 شود. || ( اِ مرکب ) نیمی از سال تحصیلی .

پیشنهاد کاربران

semester


کلمات دیگر: