کلمه جو
صفحه اصلی

سجیدن

فارسی به انگلیسی

freeze


فرهنگ معین

(سَ دَ ) (مص ل . ) سرمای سخت شدن .

لغت نامه دهخدا

سجیدن. [ س َ دَ ] ( مص ) سرمای سخت شدن. ( برهان ) ( آنندراج ) ( شرفنامه ).متعدی آن «سجانیدن ». ( حاشیه برهان قاطع چ معین ).


کلمات دیگر: