برابر پارسی : با اینکه | با اینکه، با آنکه، بااین همه، به ناخواست
علی رغم
برابر پارسی : با اینکه | با اینکه، با آنکه، بااین همه، به ناخواست
فارسی به انگلیسی
in spite of, in the teeth of, in defiance of, after, as, notwithstanding
despite, with
فارسی به عربی
علی الرغم من
مترادف و متضاد
علیرغم
مخالف، علیرغم
مخالف، با وجود، علیرغم، با اینکه
مخالف، با وجود، علیرغم، باوجود اینکه
علیرغم، معهذا، با این وجود، با این حال
فرهنگ فارسی
بناخواست بناخواه برخلاف میل علی الرغم : هست امیدم که علی رغم عدور روز جزا فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم . ( حافظ ) توضیح مجازا بمعنی برخلاف و برعکس است چه رغم بمعنی خاک آلوده شدن و خوار گشتن است پس برخلاف و برعکس کردن کسی گویی که خاک آلوده شدن و خوار گشتن اوست .
برخلاف، خلاف میل وخواهش، به ناخواست
برخلاف، خلاف میل وخواهش، به ناخواست
فرهنگ معین
( ~. رَ ) (ق مر. ) گرفته شده از عربی به معنای برخلاف ، به ناخواست .
لغت نامه دهخدا
علی رغم. [ ع َ لا رَ م ِ ] ( حرف اضافه مرکب ) بر خلاف میل و خواهش. ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). به ناخواست. به ناخواه. بررغم. نه بر میل :
امشب براستی شب ما روز روشن است
عید وصال دوست علی رغم دشمن است.
باد نوروز علی رغم خزان بازآمد.
امشب براستی شب ما روز روشن است
عید وصال دوست علی رغم دشمن است.
سعدی.
دوست بازآمد و دشمن به خصومت بنشست باد نوروز علی رغم خزان بازآمد.
سعدی ( بدایع ).
پس او عصیان و نافرمانی ابوموسی کرد و علی رغم او با ایشان برفت. ( تاریخ قم ص 304 ).فرهنگ عمید
۱. برخلاف.
۲. خلاف میل و خواهش، به ناخواست، به ناخواه.
۲. خلاف میل و خواهش، به ناخواست، به ناخواه.
دانشنامه عمومی
بر کامه.
فرهنگ فارسی ساره
با اینکه
پیشنهاد کاربران
Though
با وجود اینکه با وجود
با وجود اینکه با وجود
به خلاف
بر خلاف
با همه اینکه، با اینکه، با آنکه
بَرکامه ی ( کزازی )
بادرود
بَرکامه ی ( کزازی )
بادرود
بَرکامه ی ( کزازی )
"علی رغم" صحیح است. به "علی رغم" مراجعه کنید.
با وجود ، با اینکه ،
با این وجود
طبق اینکه
با وجود ، بر خلاف
بر خلاف میل و خواهش کردن
به خلاف طبع:به رغم میل.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۰۵ ) .
( برگرفته از یادداشت جناب باقری )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۰۵ ) .
( برگرفته از یادداشت جناب باقری )
کلمات دیگر: