( اسم ) ۱ - عبرت . ۲ - ارزیابی محصول که به وسیله معدل گرفتن از چند سال معین صورت گیرد .
عبرات
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(عَ بَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ عبرة ، اشک ها، سرشک ها.
لغت نامه دهخدا
عبرات. [ ع َ ب َ ] ( ع اِ ) ج ِ عَبرة. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || ( اِخ ) یوم العبرات ؛ از روزهای اعراب است. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
= عَبره
عَبره#NAME?
جدول کلمات
اشکها
پیشنهاد کاربران
عبرات محل عبور اسبها قتیل العبرات کشته اسب اوی او رانده شده
کلمات دیگر: