intractable, sullen
سخت لگام
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت ) سرکش ( اسب و انسان ) نافرمان .
کنایه از مردم گردنکش باشد یعنی کسانیکه سر به اطاعت فرو نمی آورند .
کنایه از مردم گردنکش باشد یعنی کسانیکه سر به اطاعت فرو نمی آورند .
فرهنگ معین
( ~ . لِ ) (ص مر. ) سرکش .
لغت نامه دهخدا
سخت لگام. [ س َ ل ِ ]( ص مرکب ) کنایه از مردم گردنکش باشد یعنی کسانی که سر به اطاعت فرود نمیآرند. ( برهان ). کنایه از مرکب سرکش. ( آنندراج ). گردن کش. سرکش. ناآرام. ( شرفنامه ).
کلمات دیگر: