کلمه جو
صفحه اصلی

طشت دار

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - خادمی که جهت شستن دستها آب می ریزد . ۲ - نگهبان و متصدی شت خانه.

فرهنگ معین

(طَ ) (ص فا. ) = طشت دارنده : ۱ - خادمی که جهت شستن دست ها آب می ریزد. ۲ - نگهبان و متصدی طشت خانه .

لغت نامه دهخدا

طشتدار. [ طَ ] ( نف مرکب ) نگهبان و متصدی طشتخاناه یاطشتخانه. || مستخدم محافظ رخت کن یا جایگاه البسه. ( دزی ج 2 ص 44 ): انوشتکین ، طشتدار ملکشاه بن الب ارسلان و شحنه خوارزم بود. رجوع به تشتدار شود.

طشتدار. [ طَ ] ( اِخ ) لقب احمد معتمد. رجوع به تاریخ بیهقی چ فیاض ص 72 شود.


کلمات دیگر: