عسکری
فارسی به انگلیسی
عربی به فارسی
جنگي , لشکري , جنگجو , نظامي
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - منسوب به عسکر مکرم : شکر عسکری نی عسکری . ۲ - نوعی از انگور که پوست نازک سبز دارد .
محمد بن علی عسکری مفتی اهالی عسکر در مصر او فقیهی شافعی بود و کتب شافعی را از ربیع ابن سلیمان و یونس بن عبدالاعلی روایت کرد
فرهنگ معین
( ~ . ) [ ع . ] (ص نسب . ) ۱ - منسوب به عسکر مکرم از شهرهای قدیم خوزستان . ۲ - (اِ. ) در فارسی نوعی انگور.
(عَ کَ) [ ع . ] (ص نسب .) منسوب به عسکر؛ لشکری ، سپاهی .
( ~ .) [ ع . ] (ص نسب .) 1 - منسوب به عسکر مکرم از شهرهای قدیم خوزستان . 2 - (اِ.) در فارسی نوعی انگور.
لغت نامه دهخدا
عسکری . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) علی بن سعدبن عبداﷲ عسکری ، مکنی به ابوالحسن . محدث و رحاله ٔ قرن سوم هجری . رجوع به علی عسکری شود.
- انگور عسکری ؛ نوعی انگور نازک پوست و خردهسته. قسمی انگور نهایت لطیف و پوست نازک و بی دانه. و رجوع به انگور شود.
- شکر عسکری ؛ شکر که از عسکر مکرم آرند :
به داروی علم درون علم دین
ز بس منفعت شکّر عسکریست.
شاید اگر تو نبوی عسکری.
طبع کافی که عسکر هنر است
چون نی عسکری همه شکر است.
|| نوعی شراب که از شکر سازند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).
عسکری. [ ع َ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان رودحله بخش گناوه شهرستان بوشهر. سکنه آن 370 تن. آب آن از رود حله. محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
عسکری. [ ع َ ک َ ]( اِخ ) دهی از دهستان تمیمی بخش کنگان شهرستان بوشهر. سکنه آن 100 تن. آب آن از چاه. محصول آن غلات و خرما و تنباکو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
عسکری. [ ع َ ک َ ] ( اِخ ) حسن بن رشیق عدل عسکری ، مکنی به ابومحمد. محدث و از اهالی عسکر مصر بود. از نسائی و یموت بن مزرع روایت کرد و دارقطنی از وی روایت دارد. تولد وی در چهارم صفر سال 383 هَ.ق. روی داد. ( از اللباب فی تهذیب الانساب ). و رجوع به معجم البلدان ذیل ماده عسکر مصر شود.
عسکری. [ ع َ ک َ ] ( اِخ ) حسن بن عبداﷲبن سعیدبن اسماعیل بن حکیم ، مکنی به ابواحمد. فقیه و ادیب بلاد خوزستان در قرن چهارم هجری بود. وی خال حسن بن عبداﷲبن سهل عسکری میباشد. و نسبت او به عسکر مکرم است. رجوع به حسن عسکری و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی ج 2، خزانةالادب بغدادی ج 1 ص 97، سیرالنبلاء، ابن خلکان ج 1 ص 132، انباء الرواة ج 1 ص 310، اللباب فی تهذیب الانساب ، معجم البلدان ذیل ماده عسکر مکرم.
عسکری. [ ع َ ک َ ] ( اِخ ) حسن بن عبداﷲبن سهل بن سعیدبن مهران عسکری ، مکنی به ابوهلال. از فضلای قرن چهارم هجری. رجوع به ابوهلال عسکری و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی ج 2 ص 211، خزانةالادب بغدادی ج 1 ص 112، معجم البلدان ج 6 ص 177، دمیةالقصر، ارشاد الاریب ، البعثة المصریة، معجم البلدان ذیل ماده عسکر مکرم.
عسکری . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) حسن بن عبداﷲبن سهل بن سعیدبن مهران عسکری ، مکنی به ابوهلال . از فضلای قرن چهارم هجری . رجوع به ابوهلال عسکری و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی ج 2 ص 211، خزانةالادب بغدادی ج 1 ص 112، معجم البلدان ج 6 ص 177، دمیةالقصر، ارشاد الاریب ، البعثة المصریة، معجم البلدان ذیل ماده ٔ عسکر مکرم .
عسکری . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) حسن بن رشیق عدل عسکری ، مکنی به ابومحمد. محدث و از اهالی عسکر مصر بود. از نسائی و یموت بن مزرع روایت کرد و دارقطنی از وی روایت دارد. تولد وی در چهارم صفر سال 383 هَ .ق . روی داد. (از اللباب فی تهذیب الانساب ). و رجوع به معجم البلدان ذیل ماده ٔ عسکر مصر شود.
عسکری . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) علی بن سعید عسکری ، مکنی به ابوالحسن . از محدثان بود و نسبت او به عسکر سامراء میباشد. وی بسال 298 هَ .ق . به اصفهان رفت ، سپس عازم نیشابور گشت و به سال 300 هَ .ق . در این شهر درگذشت .از جمله کتابهای اوست : الشیوخ و المسند. (از الاعلام زرکلی از اخبار اصبهان ). و رجوع به علی عسکری شود.
عسکری . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) علی بن محمد عسکری . رجوع به علی عسکری شود.
عسکری . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) علی بن محمدبن جعفر حداد عسکری ، مکنی به ابوالحسن . از علمای قرن چهارم هجری . رجوع به علی حداد شود.
عسکری . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) علی بن محمدبن علی بن موسی علیهم السلام . دهمین امام از ائمه ٔ شیعه ٔ اثناعشریه و نسبت او به عسکر سرمن رأی است . رجوع به ابوالحسن (علی النقی ...) و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی ج 5، ابن خلکان ج 1 ص 322، منهاج السنة ج 2 ص 129، یعقوبی ج 3 ص 225، نورالابصار ص 158، تاریخ بغداد ج 12 ص 56، نزهةالجلیس ج 2 ص 82، اللباب فی تهذیب الانساب ج 2.
عسکری . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ عسکری ، مکنی به ابوبکر. از فقیهان حنفی و معتزلی بود. وی قاضی عسکر خلیفه المهدی بشمار میرفت و نسبت او به عسکر المهدی است . (از اللباب فی تهذیب الانساب ). ورجوع به معجم البلدان ذیل ماده ٔ عسکر المهدی شود.
عسکری . [ ع َ ک َ ] (اِخ )حسن بن علی بن محمدبن علی بن موسی الرضا علیهم السلام (امام ...)، مکنی به ابومحمد. امام یازدهم شیعه ٔ اثناعشریه . نسبت او به عسکر سرمن رأی است . رجوع به حسن عسکری و اللباب فی تهذیب الانساب و حسن بن علی ... شود.
- انگور عسکری ؛ نوعی انگور نازک پوست و خردهسته . قسمی انگور نهایت لطیف و پوست نازک و بی دانه . و رجوع به انگور شود.
- شکر عسکری ؛ شکر که از عسکر مکرم آرند :
به داروی علم درون علم دین
ز بس منفعت شکّر عسکریست .
ناصرخسرو.
چون شکر عسکری آور سخن
شاید اگر تو نبوی عسکری .
ناصرخسرو.
- نی عسکری ؛ نیشکر عسکری . نیشکر که از عسکر مکرم آرند :
طبع کافی که عسکر هنر است
چون نی عسکری همه شکر است .
خاقانی .
و رجوع عسکر و عسکر مکرم شود.
|| نوعی شراب که از شکر سازند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
عسکری . [ ع َ ک َ ](اِخ ) دهی از دهستان تمیمی بخش کنگان شهرستان بوشهر. سکنه ٔ آن 100 تن . آب آن از چاه . محصول آن غلات و خرما و تنباکو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
عسکری . [ ع َ ک َ ](اِخ ) محمدبن علی عسکری . مفتی اهالی عسکر در مصر. او فقیهی شافعی بود و کتب شافعی را از ربیعبن سلیمان و یونس بن عبدالاعلی روایت کرد. (از اللباب فی تهذیب الانساب ). و رجوع به معجم البلدان ذیل عسکر مصر شود.
عسکری . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) حسن بن عبداﷲبن سعیدبن اسماعیل بن حکیم ، مکنی به ابواحمد. فقیه و ادیب بلاد خوزستان در قرن چهارم هجری بود. وی خال حسن بن عبداﷲبن سهل عسکری میباشد. و نسبت او به عسکر مکرم است . رجوع به حسن عسکری و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی ج 2، خزانةالادب بغدادی ج 1 ص 97، سیرالنبلاء، ابن خلکان ج 1 ص 132، انباء الرواة ج 1 ص 310، اللباب فی تهذیب الانساب ، معجم البلدان ذیل ماده ٔ عسکر مکرم .
فرهنگ عمید
لشکری؛ سپاهی.
نوعی انگور سبزرنگ و بیدانه.
نوعی انگور سبزرنگ و بی دانه.
دانشنامه عمومی
حسن عسکری، یازدهمین امام شیعه دوازده امامی
عسکری، مزدوران محلی و سیاه پوست استعمار اروپا در آفریقا
بانک عسکری، از مهم ترین بانک های پاکستان
روستای عسکری، شهرستان بوشهر، استان بوشهر، ایران
روستای عسکری، شهرستان کنگان، استان بوشهر، ایران
در دوران آپارتاید در آفریقای جنوبی، به سیاه پوست هایی که به خدمت سازمان های نظامی، پلیسی و امنیتی حکومت آپارتاید در می آمدند، اصطلاحاً «عسکری» می گفتند.
سربازان عسکری هنگ آفریقای خاوری آلمان
سربازان عسکری گردان تفنگداران آفریقایی پادشاه در حال آذوقه رسانی به نیروهای بریتانیایی درگیر با شورشیان مائو مائو در کنیا
دانشنامه اسلامی
...