کلمه جو
صفحه اصلی

شاهجانی

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب به شاهجان ( شهر مرو ) . ۲ - پارچه ای لطیف که در شهر مرو بافته میشد . ۳ - پارچه لطیف ( مطلقا )
منسوب به شاه جان نام مرو که پایتخت خراسان بوده است : شمس المعالی دو هزار مرد از کردان شاهجانی بمدافعت او فرستاد تا اورا از آن حدود از عاج کردند ٠

فرهنگ معین

(ص نسب . ) ۱ - منسوب به شاهجان (شهر مرو ). ۲ - پارچه ای لطیف که در شهر مرو بافته می شد. ۳ - پارچة لطیف (مطلقاً ).

لغت نامه دهخدا

شاه جانی. ( ص نسبی ، اِ ) ظاهراً به پارچه های لطیفی که از مرو بدست می آمده است اطلاق شده و در قرن دهم این کلمه بطور مطلق به معنی قماش لطیف بکار رفته است. ( دزی ج 1 ص 717 بنقل از لطایف ثعالبی ص 119 ).

شاه جانی. ( ص نسبی ) منسوب به شاه جان ، نام مرو که پایتخت خراسان بوده است. ( دزی ج 1 ص 717 ) : شمس المعالی دو هزار مرد از کردان شاهجانی بمدافعت او فرستاد تا او را از آن حدود ازعاج کردند. ( ترجمه تاریخ یمینی ). رجوع به شاه جان شود.

فرهنگ عمید

۱. از مردم شاهجان.
۲. (اسم، صفت نسبی ) پارچۀ لطیفی که در شاهجان بافته می شد.


کلمات دیگر: