کلمه جو
صفحه اصلی

طرایق

فرهنگ فارسی

راه ها، روشها ، طرائق الدهر:پیش آمدهای روزگار
جمع طریق ۱ - راهها وجوه . ۲ - روشها مسالک .

جمع طریق ۱ - راهها وجوه . ۲ - روشها مسالک .
جمع طریقه یا طبقات آسمان یا ثوب طرائق .

فرهنگ معین

(طَ یِ ) [ ع . طرائق ] (اِ. ) جِ طریقه .

لغت نامه دهخدا

طرایق. [ طَ ی ِ ] ( ع اِ ) طرائق. ج ِ طریقة. راهها. یقال : هذا طریقة قومهم و طرائق قومهم. ( منتهی الارب ) : چه تنفیذ شرایع دین و اظهار طرایق... بی سیاست پادشاه دیندار صورت نبندد. ( کلیله و دمنه ). || هؤلاء طرائق ُ قومهم ، للرجال الاشراف. ( تاج العروس ). || قوله تعالی : کنا طرائق قدداً؛ ای فرقاً مختلفةٌ اهوائنا ( منتهی الارب )؛ ای اهواء مختلفة، و فرقاً شتی : ما بر هوای مختلف بوده ایم و بر راههای پراکنده ، بهری مؤمن و بهری کافر، بهری منافق. ( قرآن 11/72، از تفسیر ابوالفتوح رازی ). || ( ص ) ثوب طرائق ؛ جامه کهنه. ( منتهی الارب ). || ( اِ ) طرائق البیض ؛ خطوطه التی تسمی الحبک. ( تاج العروس ).

طرائق. [طَ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ طریقة. || طبقات آسمان. || فرق مختلفه الاَهواء. || ( ص ) ثوب طرائق ؛ جامه کهنه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

= طریقه

طریقه#NAME?


دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی طَرَائِقَ: راههای عبور و مرور (جمع طریقه . درعبارت " وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ "اگر آسمانها را طرائق نامیده از این باب است که آسمانها محل نازل شدن امر از ناحیه خدا به سوی زمین است ، همچنان که فرموده : یتنزل الامر بینهن و نیز فرموده : یدبر ...
معنی قِدَداً: گوناگون و متفاوت(جمع قده است ، که از مصدر قد و به معنای قطعه است ، ودر عبارت "طَرَائِقَ قِدَداً " اگر طرائق را به وصف قدد توصیف کرد ، به این مناسبت بود که هر یک از آن طریقهها مقطوع از طریقه دیگر است ، و سالک خود را به هدفی غیر هدف دیگری میرساند )
ریشه کلمه:
طرق (۱۱ بار)

«طرائق» جمع «طریقه» به معنای «راه» یا به معنای «طبقه» است; در صورت اول، معنای آیه چنین می شود که ما هفت راه بالای سر شما آفریدیم، ممکن است این راه ها طرق رفت و آمد فرشتگان باشد، و ممکن است مدار گردش ستارگان آسمان. بنابر معنای دوم، مفهومش این است که ما هفت طبقه (هفت آسمان) بر فراز شما آفریدیم.


کلمات دیگر: