کلمه جو
صفحه اصلی

عشوا

فرهنگ فارسی

( صفت ) مونث اعشی ۱ - شب کور . ۲ - ضعیف چشم . ۳ - ماده شتری که جلو خود را نبیند و دست بر هر چیزی گذارد . ۴ - ( اسم ) نوعی خرما .

فرهنگ معین

(عَ ) [ ع . عشواء ] (ص . ) مؤنث اعشی . ۱ - شب کور. ۲ - ماده شتری که جلوی خود را نبیند.

فرهنگ عمید

شبکور.


کلمات دیگر: