کلمه جو
صفحه اصلی

شترخان

فرهنگ فارسی

اشترخان، شترخانه، جای شتران، خوابگاه شتران
کاروانسرایی که شتران را در آن جا مسکن و غذا دهند و نگهداری کنند طویله شتر اشتر خان .

فرهنگ معین

( ~ . ) (اِمر. ) جای نگهداری شتران .

لغت نامه دهخدا

شترخان. [ ش ُ ت ُ ] ( اِ مرکب )اشترخان. طویله شتر. خوابگاه شتران. شترخانه. مناخ. طویله بزرگ برای شتر و غیره. باره بند. جای مهتر وشتر و چاروا. ( یادداشت مؤلف ). محلّی که شتران را در آنجا مسکن و غذا دهند و نگهداری کنند :
بحر از موج وقت احسانش
میدهد یاد از شترخانش.
سلیم.
قدغن حمامها و یخچالها و آوردن هیمه زمستانی به جهت مطبخ و غیره همگی را باید ناظردر وقت خود به قدر اخراجات سالیانه حاضر کند و جو وکاه به جهت اخراجات طوایل و شترخان سرانجام کند. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 11 ). و رجوع به اشترخان شود.

شترخان. [ ش ُ ت ُ ] ( اِخ ) دهی ازدهستان الموت بخش معلم کلایه شهرستان قزوین. دارای 162 تن سکنه. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات ، برنج ، انگور و میوه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

شترخان. [ ش ُ ت ُ ] ( اِخ ) نام محلی است به جنوب شرقی تهران که محل توقف و اسطبل شترهای ناصرالدین شاه بود در زیر قریه نجف آباد و تا قبل از آبادی کنونی تهران از نواحی خارج از تهران به شمار می آید.

شترخان . [ ش ُ ت ُ ] (اِ مرکب )اشترخان . طویله ٔ شتر. خوابگاه شتران . شترخانه . مناخ . طویله ٔ بزرگ برای شتر و غیره . باره بند. جای مهتر وشتر و چاروا. (یادداشت مؤلف ). محلّی که شتران را در آنجا مسکن و غذا دهند و نگهداری کنند :
بحر از موج وقت احسانش
میدهد یاد از شترخانش .

سلیم .


قدغن حمامها و یخچالها و آوردن هیمه ٔ زمستانی به جهت مطبخ و غیره همگی را باید ناظردر وقت خود به قدر اخراجات سالیانه حاضر کند و جو وکاه به جهت اخراجات طوایل و شترخان سرانجام کند. (تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 11). و رجوع به اشترخان شود.

شترخان . [ ش ُ ت ُ ] (اِخ ) دهی ازدهستان الموت بخش معلم کلایه شهرستان قزوین . دارای 162 تن سکنه . آب آن از رودخانه و محصول آن غلات ، برنج ، انگور و میوه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).


شترخان . [ ش ُ ت ُ ] (اِخ ) نام محلی است به جنوب شرقی تهران که محل توقف و اسطبل شترهای ناصرالدین شاه بود در زیر قریه ٔ نجف آباد و تا قبل از آبادی کنونی تهران از نواحی خارج از تهران به شمار می آید.


فرهنگ عمید

چهاردیواری که شتران را در آنجا نگه داری می کنند، شترخانه، جای شتران، خوابگاه شتران.


کلمات دیگر: