(طَ ) [ ع . ] (اِ. ) قمری .
طریقون
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
طریقون.[ طَ ] ( معرب ، اِ ) شفنین است. ( اختیارات بدیعی ). به یونانی خوذرومی است. ( فهرست مخزن الادویه ). قمری . بوتیمار. مالک الحزین. غمخورک. یمام. رجوع به طریغون شود. مصحف آن طریفون است.
کلمات دیگر: