کلمه جو
صفحه اصلی

ستایشگاه

فرهنگ معین

( ~. ) (اِمر. ) ۱ - محل ستایش . ۲ - بخشی از قصیده و غزل که شاعر در آن از نسیب و تشبیب به ستایش ممدوح گریز زند، شریطه ، مخلص . (?(ستایشگر ( ~. گَ ) (ص فا. ) ستایش کننده ، ستاینده ، کسی که دیگری را بستاید.

لغت نامه دهخدا

ستایشگاه. [ س ِ ی ِ ] ( اِ مرکب ) شریطه و مخلص شعر را گویند یعنی بیتی که قصیده یا قطعه یا مثنوی بدان تمام شود. ( برهان ). گریزگاه شعر شعرا از تغزل بمدح ممدوح. ( آنندراج ). مخلص شعر. ( اوبهی ) ( صحاح الفرس ). جای تخلص شعر بود. ( لغت فرس اسدی ) :
بنام و کنیتت آراسته باد
ستایشگاه شعر و خطبه تا حشر.
عنصری.
|| جای بندگی و ستایش. ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

= تخلص: به نام و کنیتت آراسته باد / ستایشگاه شعر و خطبه تا حشر (عنصری: ۳۳۲ ).

پیشنهاد کاربران

ستایش به معنی:سپاسگزاری و تمجید شدن و. . . .


کلمات دیگر: