صمه
صمم
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(صَ مَ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) ناشنوا شدن . ۲ - (اِمص . ) ناشنوایی .
لغت نامه دهخدا
صمم. [ ص َ م َ ] ( ع مص ) کر شدن ونشنیدن. ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( ترجمان علامه جرجانی ). || ( اِمص ) کری و گرانی گوش. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( ترجمان علامه جرجانی ) :
ز دانش مرا گوش دل بود کر
ز گوشم به علمش برون شد صمم.
صمم. [ ص ِ م َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ صمة. ( منتهی الارب ).
ز دانش مرا گوش دل بود کر
ز گوشم به علمش برون شد صمم.
ناصرخسرو.
|| ( ص ) رجل صمم ؛ مرد گذرنده در عزیمت. || مرد رسا در امور. || قوی. استوار. || ( اِمص ) از عیوب خلقی است در اسب و صمم آن است که اسب نشنود و علامت آن چنان است که پیوسته گوش خود را بطرف پشت سر نگاه دارد و اگر چوبی یا چیزی دیگری پشت سر وی به حرکت درآورند نشنود. ( صبح اعشی ج 2 ص 24 ).صمم. [ ص ِ م َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ صمة. ( منتهی الارب ).
صمم . [ ص َ م َ ] (ع مص ) کر شدن ونشنیدن . (منتهی الارب ) (دهار) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). || (اِمص ) کری و گرانی گوش . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) :
ز دانش مرا گوش دل بود کر
ز گوشم به علمش برون شد صمم .
|| (ص ) رجل صمم ؛ مرد گذرنده در عزیمت . || مرد رسا در امور. || قوی . استوار. || (اِمص ) از عیوب خلقی است در اسب و صمم آن است که اسب نشنود و علامت آن چنان است که پیوسته گوش خود را بطرف پشت سر نگاه دارد و اگر چوبی یا چیزی دیگری پشت سر وی به حرکت درآورند نشنود. (صبح اعشی ج 2 ص 24).
ز دانش مرا گوش دل بود کر
ز گوشم به علمش برون شد صمم .
ناصرخسرو.
|| (ص ) رجل صمم ؛ مرد گذرنده در عزیمت . || مرد رسا در امور. || قوی . استوار. || (اِمص ) از عیوب خلقی است در اسب و صمم آن است که اسب نشنود و علامت آن چنان است که پیوسته گوش خود را بطرف پشت سر نگاه دارد و اگر چوبی یا چیزی دیگری پشت سر وی به حرکت درآورند نشنود. (صبح اعشی ج 2 ص 24).
صمم . [ ص ِ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ صمة. (منتهی الارب ).
فرهنگ عمید
کر شدن، کری.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱۵(بار)
اصل صّم (بر وزن فلس) به معنی سدّ و بستن است. «صم القارورة:سدّها» صَمَم (بر وزن فرس) فقدان حسّ شنوائی است (بسته شدن شنوائی). اصمّ به قول طبرسی کَرِ مادر زاد است. از قول دیگران بر میآید که به معنی مطلق کر است خواه مادرزاد باشد یا نه . یعنی حکایت آن دو فریق حکایت کور و کر مادرزاد و بینا و شنواست. * . مراد از عمی و صم آن است که حق را نبیند و به آن گوش ندهد کوری و کری عقل نه چشم و گوش. راغب گوید: آن که به حق گوش ندهد و قبول نکند به صم توصیف میشود. * . صُمّ جمع اَصَّمُ، بُکْم جمع اَبْکَم، عُمْی جمع اَعْمَی است یعنی: کراند، لالاند، کوراند به حق بر نمیگردند. غرض کری و لالی و کوری عقل است چنان که گفته شد. * . ظاهراً مراد همان کوری و لالی و کری دنیاست نظیر آیه 18 بقره که گذشت و نظیر . به نظر میآید منظور از . نیز همان باشد زیرا این کوری نتیجه اعراض از ذکر حق است که فرموده . و در جواب آن آمده: آیات ما به سوی تو آمد. تو آنها را فراموش کردی و نادیده گرفتی همانطور امروز فراموش میشوی.(طه126). ولی در آیات هست که اهل عذاب روز قیامت بینائی و شنوائی و گویائی دارند . . . این آیات نمونه از شنیدن و دیدن و سخن گفتن اهل عذاب است. نتیجه اینکه: کوری، لالی، کری اهل عذاب معنوی است نه ظاهری چنان که در دنیا نیز معنوی است نه ظاهری چنان که در دنیانیز معنوی است بقیه مطلب را در «بُکْم» مطالعه کنید. و اگر مراد کوری، کری و لالی ظاهری باشد. شاید منظور عدّهای از اهل آتش است. * . منظور از آیه منکرین دیناند انسان منهای عدم تعقّل حیوان و جنبندهای بیش نیست لذا اطلاق دواّب به اشخاص بی تعقل و بی فهم یک ترسیم واقعی است هکذا اطلاق صمّ و بکم.
اصل صّم (بر وزن فلس) به معنی سدّ و بستن است. «صم القارورة:سدّها» صَمَم (بر وزن فرس) فقدان حسّ شنوائی است (بسته شدن شنوائی). اصمّ به قول طبرسی کَرِ مادر زاد است. از قول دیگران بر میآید که به معنی مطلق کر است خواه مادرزاد باشد یا نه . یعنی حکایت آن دو فریق حکایت کور و کر مادرزاد و بینا و شنواست. * . مراد از عمی و صم آن است که حق را نبیند و به آن گوش ندهد کوری و کری عقل نه چشم و گوش. راغب گوید: آن که به حق گوش ندهد و قبول نکند به صم توصیف میشود. * . صُمّ جمع اَصَّمُ، بُکْم جمع اَبْکَم، عُمْی جمع اَعْمَی است یعنی: کراند، لالاند، کوراند به حق بر نمیگردند. غرض کری و لالی و کوری عقل است چنان که گفته شد. * . ظاهراً مراد همان کوری و لالی و کری دنیاست نظیر آیه 18 بقره که گذشت و نظیر . به نظر میآید منظور از . نیز همان باشد زیرا این کوری نتیجه اعراض از ذکر حق است که فرموده . و در جواب آن آمده: آیات ما به سوی تو آمد. تو آنها را فراموش کردی و نادیده گرفتی همانطور امروز فراموش میشوی.(طه126). ولی در آیات هست که اهل عذاب روز قیامت بینائی و شنوائی و گویائی دارند . . . این آیات نمونه از شنیدن و دیدن و سخن گفتن اهل عذاب است. نتیجه اینکه: کوری، لالی، کری اهل عذاب معنوی است نه ظاهری چنان که در دنیا نیز معنوی است نه ظاهری چنان که در دنیانیز معنوی است بقیه مطلب را در «بُکْم» مطالعه کنید. و اگر مراد کوری، کری و لالی ظاهری باشد. شاید منظور عدّهای از اهل آتش است. * . منظور از آیه منکرین دیناند انسان منهای عدم تعقّل حیوان و جنبندهای بیش نیست لذا اطلاق دواّب به اشخاص بی تعقل و بی فهم یک ترسیم واقعی است هکذا اطلاق صمّ و بکم.
wikialkb: ریشه_صمم
کلمات دیگر: